شش نکته مهم درباره "توافق بزرگ" هسته ای ایران و جهان-تاثیر این مذاکرات بر روابط ایران و آمریکا و....
این پیروزی كه همانند صلح ایران و عراق می باشد حتی
از آن بالاتر است آنزمان ما از نظرجنگی پیروز شدیم و هماكنون از نظر سیاسی
در جهان پیروز شدیم....تبریك می گوییم..ومحل
تلاقی منافع ایران و ۱+۵ را در وهله نخست می توان منطقه خاورمیانه دانست.
ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای قابلیت تاثیر گذاری بر تحولات خاورمیانه
را دارد. نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای از چند لحاظ قابل ملاحظه
است.
خود را برای ابرقدرت اسلامی ایران آماده
كنیم به پایتختی مكه.....به امید خواندن نماز جماعت به امامت امام خامنه ای
در مكه ....و تاسیس امت واحد جهانی به رهبری ایران اسلامی ..
تحلیل و تفسیر یك :سرانجام بعد از قریب به دو سال مذاکره ، ایران و قدرت های جهانی (1+5) ، به
"توافق بزرگ" رسیدند. این خبر ، بیش از همه برای ملت ایران خوشایند است
چرا که بار تحریم های ظالمانه ای که در این سال ها بر کشور تحمیل شده بود
را بر دوش داشتند و هزینه های گزاف آن را پرداختند.
مردم ایران به
یاد دارند که تا همین چند وقت پیش، صحبت و دغدغه اصلی شان این بود که آیا
آمریکا و متحدانش به ایران حمله می کنند؟ اصلا توان حمله دارند؟ آیا آن ها
می خواهند حمله محدود به اماکن هسته ایران داشته باشند؟ پاسخ ایران به این
حمله چه خواهد بود؟ و سوالاتی نظیر این ها.
فارغ از دغدغه جنگ - که
بسیاری آن را غیر ممکن می دانستند - رنج تحریم هایی که مدام بر کشورمان
تحمیل می شد و آثار نامطلوبش نه در برنامه هسته ای و نظامی که بر روی زندگی
فرد فرد ایرانیان بود، مردم کشورمان را می آزرد.
اینک، به همت
دولتمردان و دیپلمات های با تدبیر ایرانی، نه تنها شبح جنگ از این سرزمین
رخت بربسته ، بلکه واضعان تحریم ها، پذیرفته اند که تحریم هایشان را لغو
کنند. این، برای مردمی که "کهنه زخم تحریم ها" را با دردی مزمن تحمل می
کردند، بهترین خبر ممکن است، هر چند کاسبان تحریم را خوش نیاید.
درباره توافق بزرگ و دوران پس از آن ، نکاتی چند قابل تأمل است:
1 -
مذاکرات دو سال اخیر و روش خردمندانه ای که آیت الله خامنه ای، حسن روحانی
و محمد جواد ظریف و همکارانش در تعامل و گفت و گوی عاقلانه با جهان در پیش
گرفتند، فارغ از نتیجه مذاکرات، متضمن یک دستاورد راهبردی برای ایران بود و
آن ، ترسیم چهره ای جدید از ایران نزد افکار عمومی جهانیان است.
تا
همین دو سال پیش،به دلیل سیاست های نامعقول دولت قبل، نام ایران در جهان
به عنوان کشوری که می خواهد امنیت جهان را به خطر بیندازد شناخته می شد ولی
در دو سال گذشته که مذاکرات بر اسلوبی خردمندانه بنا شد، ایران در مسیر
شناخته شدن به عنوان کشوری اهل گفت و گو ، نرمش و صلح قرار گرفت.
نظرسنجی
های متعددی که در کشورهای مختلف جهان و حتی در خود آمریکا صورت گرفته ،
نشان می دهد که وجهه ایران در میان افکار عمومی جهانیان در دو سال اخیر ،
رو به بهبود بوده است. این ، دستاورد و سرمایه کمی نیست.
2 -
اشتباه محض است که توافق حاضر را پایان راه بدانیم و حتی مأموریت ظریف و
تیمش را در این پرونده خاتمه یافته تلقی کنیم. قطعاً توافق وین، گام و
دستاورد بزرگی محسوب می شود و که مبنای حرکت های بعدی کشور در تعاملات بین
المللی خواهد بود ولی واقعیت این است که این توافق، همانند نوزادی که تازه
به دنیا آمده، باید مسیر رشد و بلوغش را در میان سیاست بازی های متداول
جهانی طی کند.
این توافق باید در پارلمان ایران و کنگره آمریکا
بررسی شود. از هم اکنون می توان به وضوح لابی صهیونیست ها در واشنگتن را
دید که سعی در مجاب کردن سناتورهای آمریکایی برای ابطال یا ناکارآمد سازی
توافق دارند.
وانگهی، حتی بعد از قطعی شدن توافق، مذاکرات اجرای آن،
هر چند نه به شکل کنونی ولی در سطوح دیگر و حتی بعضاً پشت پرده ادامه
خواهد یافت و طبیعی است که در این مسیر ، اختلاف نظرها ، چانه زنی ها و حتی
کارشکنی هایی نیز به وجود خواهد آمد.
حتی اگر متن توافقنامه
کاملاً صریح و عاری از کلمات و ادبیات دوپهلو نیز باشد، باز هم می توان
انتظار برخی تفسیرها و انتظارات نامعقول را داشت چرا که در جهان زورمحور
کنونی، اصل نه بر عدالت و انصاف که بر تفوق گرایی است.
از این رو به
ویژه ماه های نخست بعد از قطعیت توافق را باید در زمره سخت ترین و حیاتی
ترین دوره های مربوط به آن دانست و با حتمی دانستن برخی ناملایمات در این
مسیر ، خود را آماده نبردهای دیپلماتیک دیگری کرد.
3 - همان
طور که پیشتر نیز نوشته بودیم، در عرصه کنونی روابط بین الملل، چیزی به
نام اعتماد وجود خارجی و واقعی ندارد. این واقعیت به ویژه وقتی خود را
بیشتر نشان می دهد که سوابق برخی کشورها در عهدشکنی، مکرر در مکرر باشد.
آمریکا یکی از همین کشورهاست که دستکم در تاریخ روابطش با ایران، نشان داده
است که اگر بتواند از عدول از تعهداتش ابایی ندارد.
به عنوان مثال
طبق عهدنامه 1981 الجزایر که بین ایران آمریکا منعقد شد، آمریکا متعهد
گردید مجازاتهای تجاری و اقتصادی علیه ایران را لغو و داراییهای مسدود
شدهٔ آن را آزاد کند و در امور داخلی ایران مداخله نکند ولی در تمام سال
هایی که از آن تاریخ می گذرد، مسیری عکس معاهده را پیموده است.
در
مثالی دیگر، بعد از کمک ایران به آمریکا در مقابله با طالبان در دولت
اصلاحات، ایالات متحده به جای قدردانی ، ایران را "محور شرارت" نامید و
سیاست های ضدایرانی اش را تشدید کرد.
در دوران مرحوم دکتر مصدق نیز،
برغم سفر مصدق به آمریکا و همراهی اولیه واشنگتن با وی در ماجرای ملی شدن
نفت، در ادامه شاهد رویگردانی امریکا از دولت مردمی مصدق و نهایتاً کودتای
غم انگیز 28 مرداد 1332 هستیم.
بنابراین، حتی فراتر از این اصل که
هیچ کشوری در دنیا قابل اعتماد نیست، درباره امریکا به دلیل واقعیت های
انکارناپذیر و مستند تاریخی باید گفت که این بی اعتمادی، مستحکم تر و موجه
تر نیز هست.
این گزاره درباره اغلب کشورهای مذاکره کننده با ایران و به ویژه روسیه نیز صادق است.
از
این رو، برغم مذاکرات اخیر و توافق حاصل از آن، نباید ساده انگارانه
انتظار دوستی از این کشورها را داشت. آنچه بعد از این رخ خواهد داد، درست
همانند آنچه پیش از این اتفاق افتاده ، مبتنی بر رقابت و منافع ملی هر طرف
خواهد بود.
4 - با
توجه به آنچه در بند پیشین بدان اشاره شد، تدبیر و سیاست خارجی مبتنی بر
"عزت،حکمت و مصلحت" ، ایجاب می کند که با قدرت های جهانی، تعاملات
هوشمندانه تری را در پیش بگیریم.
در این باب می توان نوع رابطه با
آمریکا را بازتعریف کرد. جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات اخیر، بی هیچ شعار
و تعارفی، عزتمندانه عمل کرد و مذاکره با آمریکا را نه از موضع ضعف که در
موقعیتی مناسب تجربه کرد. بنابر این آن نگرانی قدیمی که مبادا مذاکره با
آمریکا حمل بر ضعف ایران شود، اساساً منتفی است. لذا این گفت و گوها می
تواند در باب روابط دو جانبه، به سیاق عزتمندانه کنونی ادامه یابد و در
نهایت با در نظر گرفتن سه اصل اعلامی رهبری در سیاست خارجی (عزت،حکمت و
مصلحت)، به از سرگیری روابط رسید.
چنین سیاستی، عین هوشمندی و تدبیر
است چرا که به نوعی کاهنده یا مهار کننده دشمنی آمریکا با ایران است.
تبدیل یک رابطه خصمانه پر خطر به یک رابطه متعارف کم خطر، گزینه ای است که
عقل سلیم بدان حکم می دهد.
رابطه با آمریکا، صد البته به معنای
پذیرش سیاست های آمریکا نیست کما این که روابط ایران با روسیه و انگلیس و
دیگران، معنای پذیرش سیاست ها یا دیکته های آنان نیست.
چنین
سیاستی سه دستاورد مهم می تواند داشته باشد: اول آن که ضریب اطمینان به
اجرای توافق حاضر را تقویت می کند و دوم این که از آسیب زایی آمریکا به
ایران می کاهد و بر نفعش می افزاید. سومین نفعش نیز محدود شدن قدرت مانور
کشورهای ضد ایرانی مانند اسرائیل و عربستان است که در خلأ ایجاد شده کنونی
بین ایران و آمریکا، یکه تازی می کنند.
5-این توافق نمی شد مگر همت و
خواستی از سوی دولت ایران و دیگر كشورهای نبود..پس همگی به نتیجه رسیده
بودند باید زیاده خواهی را كنار بگذارید.. ,تغییر سیاست خصمانه آمریکا بعد از توافق هسته ای نیازمند زمان و بررسی سیاستهای اقدامی آنها در آینده است
6 - و
پایان سخن این که توافق کنونی هرگز حاصل نمی شد مگر با تدبیر رهبری نظام
که بیشترین حمایت ها را از تیم مذاکره کننده به عمل آوردند. این حمایت ها
چند کارکرد جدی داشت: مخالفت های داخلی با مذاکرات و مذاکره کنندگان را
تعدیل کرد، به تیم مذاکره کننده ، قوت قلب داد و به آن اعتبار بین المللی
بخشید و طرف های مقابل مطمئن شدند که با نمایندگان مورد وثوق نظام مذاکره
می کنند و می توان روی حرف شان حساب کرد. همچنین ترسیم خط قرمزهای جدی برای
مذاکره کنندگان، به آنها برای چانه زنی های بیشتر با 1+5 کمک کرد.
همچنین
نباید از نقش کلیدی حسن روحانی غفلت کرد که راهبرد دولتش را حل مناقشه
هسته ای قرار داد و نظام را با این راهبرد حیاتی همراه ساخت و در مرحله
بعد، مدیریت کلان مذاکرات را بر عهده گرفت.
محمدجواد ظریف نیز با
تلاشی خستگی ناپذیر و ستودنی نقش تاریخی اش را به حرفه ای ترین شکل ممکن
ایفا کرد تا نامش در کنار نام بزرگان تاریخ ایران ثبت شود. علاوه بر او
باید به سید عباس عراقچی، مجید تخت روانچی و تمام اعضای تیم مذاکرات،به
دیده احترام و قدرشناسی نگریست و "مجاهدت" هایشان را قدر دانست.
تلاش
های رسانه ها نیز که در طول این مذاکرات پا به پای مذاکره کنندگان فعال
بودند و مردم را لحظه به لحظه در جریان آخرین رویدادها قرار می دادند،
بسیار ارزشمند بود.
و نهایتاً باید قدردان مردمی شد که تمام رنج های
تحریم را به دوش کشیدند و از دولتمردان و دیپلمات های خود ، تمام قد حمایت
کردند تا کلید تدبیر بتواند قفل تحریم را باز کند.
این همگرایی ملی، لازمه پیمودن راه طولانی پیش روی ایران در دوران پساتحریم است.؛ روزهایت خوش، ایران!
با تشكر تبریك می گوییم...
--------------------------------------------------------------------
تحلیل و تفسیر دو :تاثیر این مذاکرات بر روابط ایران و آمریکا و....
امروزه شاهد ارتقاء توان ملتها، شخصیتهای غیرسیاسی و سازمانهای غیردولتی مردم نهاد در فرآیند تصمیم سازیها و ترتیبات کلان کلیه کشورهای جهان بوده و آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست. احترام متقابل حاکم بر رفتار دو ملت ایران و آمریکا بعنوان مثال برگزاری بدون حاشیه مسابقاتی چون والیبال، فوتبال، کشتی و ... با حضور دهها هزار تماشاگر در استادیومها و ورزشگاه های دو کشور، نماد دشمنی دولتمردان و نه ملت آمریکا با ایران است. دشمنی فوق نهادینه شده و اظهار نظر در مورد تغییر این سیاست بعد از توافق هسته ای نیازمند زمان و بررسی سیاستهای اقدامی آنها در آینده است. چگونگی لغو تحریمها و نقش 1+5 خصوصاً آمریکائیها در ساماندهی اقتصاد ایران، نحوه کمک به افزایش توان کشورمان در بازسازی زیرساختهای اقتصادی و حوزه های مهمی چون اشتغال زایی و کاهش تورم در کنار همسویی با تلاش های کشورمان در کاهش حداکثری چالش های منطقه خاورمیانه شاخص مهمی در سنجش عیار این موافتنامه و قولهای فراوان داده شده است. همزمانی آزادی بخشی از دارائیهای ارزی کشورمان در طول سال گذشته به دلیل انعطاف فوق العاده در طول مذاکرات با سقوط قیمت نفت و کاهش درآمدهای ارزی کشورمان و البته بروز چالشهایی چون داعش موارد مهم و تلخی بودکه هرگز نباید آنرا فراموش کنیم وظرفیت این مذاکرات در صورت حصول نتیجه و حتی عبور متن مورد توافق از فیلتر مجالس دو کشور در خوشبینانه ترین وجه ممکن گشایش فصل جدیدی در روابط خارجی کشورمان و ظرفیتی برای مورد توجه قرار دادن حل و فصل سایر معضلات منطقه محسوب شده و بزرگ نمایی در این قضیه توهمی هزینه بر خواهد بود. ملت ایران حسن نیت و نه امتیاز گیری طرف غربی در مذاکرات 20 ماه گذشته را از منظر کاهش ضریب کیفی و کمی دشمنی ها و نه لفاظی های آنها ارزیابی خواهند نمود.
بدون شک در کسب این موفقیت انشالله تاثیر گذار در ارتقاء جایگاه اقتصادی و سیاسی ایران طیف گسترده ای اعم از مقام معظم رهبری، سرداران جان بر کفی چون سلیمانی، شهدای هسته ای، برخی از نمایندگان فهیم مجلس شورای اسلامی، تیم های قبلی مذاکره کننده و از همه مهمتر ملت بزرگ ایران سهیم بوده اند. کمترین دست آورد توافق احتمالی حاصله توسط تیم فهیم مذاکره کننده که برخی اعضای آن در تیم های قبلی نیز حضور داشتند، تثبیت صداقت کشورمان در عدم تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای از ابتدای شروع این سناریو تا کنون بوده و امید است ظرفیت حاصل از دستاورد فوق به جای بازی های سیاسی تجربه و زمینه ای برای ارتقاء حداکثری وحدت ملی و شعور سیاسی مسئولین و تصمیم سازان کشورمان گردد.
علت دخالت اسرائیل در موضوع هسته ای چیست؟
مقامات اسرائیلی به دلیل عدم موفقیت در اثبات هویت خود در طول 65 سال گذشته، خصوصاً عدم شناسایی توسط ملتهای منطقه کماکان سیاست اسلاف خود یعنی مظلوم نمایی و انحرف وجدان جامعه جهانی از واقعیتهای حاکم بر فلسطین را آنهم با منطق ماکیاولی سرلوحه کار خویش قرار داده و طبیعتاً هر ظرفیتی اعم از ایران هراسی، موضوع هسته ای، نضج تروریسم دولتی و کشتار ملت فلسطین برایش جذاب است. امروز نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه بین المللی و بی توجهی به قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت برای اسرائیلیها امری عادی تلقی می شود.
نکته مهم افزایش ضریب اثر گذاری وجدان جامعه بین الملل بر فرآیند تصمیم سازی های کلان بین المللی خصوصاً در دهه اخیر است. بعنوان مثال به زعم تلاش و هزینه فراوان صهیونیستها اعضای اتحادیه اروپا نیز زیر فشار اتباع و سازمانهای مردم نهاد خویش مجبور به شناسایی حقوق دولت و ملت فلسطین شده اند. امروز شاهد شکست پروژه محو فلسطین بوده و مطالبه حقوق آوارگان فلسطینی همانند پرونده هسته ای کشورمان به نقطه غیر قابل بازگشتی رسیده است. در این میان تداوم حمایت آمریکا از سیاستهای سلطه طلبانه، کشتار، ترور و تخریب اسرائیلیها موجب افزایش چشمگیر هزینه ها و اعتبار و امنیت ملی این کشور در مقایسه با ده های 50 تا 90 میلادی شده است. اسرائیلیها به درستی به این جمع بندی رسیده اند که موفقیت ایران و گروه 1+5 ظرفیت مناسب در راستای جهانشمولی معاهده ان پی تی و تحقق خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای می باشد. این امر به هیچ وجه خوشآیند اسرائیل بعنوان تنها قدرت برخوردار از تسلیحات هسته ای در منطقه خاورمیانه نیست و در توافق اخیر نه تنها اسراییل شكست خورد در سیاست بین الملل بلكه عربها هم در برابر ایران همانند صدام شكست خوردند...
روند صلح هسته ای در انتخابات امسال مجلس :
در
صورتیكه این توافق اجرا شود در انتخابات امسال اكثریت طرفداران دولت
روحانی ئر كل كشور رای خواهند آورد و اصولگرایان كرسی های مجلس را از دست
می دهند
اا دارستانی تحلیل گر سیاسی و بین المللی و فعال حقوق بشر و محیط زیست
