آگهی ترحیم


29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران
29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران
پس از پیروزی انقلاب، در شرایطی که دشمنان کمین کرده انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناک انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفته بود، امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طی پیامی، با قاطعیت هرچه تمامتر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمودند و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند.
چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟
از
19 بهمن 57 و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) ارتشی ها
با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از
همان اولین روز ، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع
کردند.اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای
شوروی(سابق) توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه
آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد.
ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد. همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین 1358 را به امام خمینی (ره) تقدیم کند.
29 فروردین روز بزرگداشت حماسه آفرینی های دلاور مردان ارتش ایران
شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتش چنین نوشته بود:
<< معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و... وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر توده ای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنند...>>
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط
گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی
که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین،
حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم
تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود.
مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی(ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند. تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی نیز (ره) با صدور پیامی تاریخی در تاریخ 29 فروردین سال 58 خطاب به ملت ، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند.
پیام تاریخی امام خمینی (ره) در سال 1358 و نامگذاری روز ارتش
با پیام تاریخی و حیات بخش امام خمینی (ره) در سال 1358 ارتش تولدی نو یافت و (ارتش جمهوری اسلامی ایران) پا به عرصه وجود گذاشت.
نامگذاری 29 فروردین به نام روز ارتش از ابتکارات امام خمینی(ره) بود.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
26 فروردین 58/ 17 جمادى الاولى 99
ملت شریف و مبارز ایران- وفقهم اللَّه تعالى
با اهداى سلام و سپاس از مجاهدات خستگى
ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پیروزى رساندید و
دست خیانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع کردید، لازم است به
تذکرات زیر توجه نمایید:
1- روز چهارشنبه 29 فروردین
روز ارتش اعلام مى شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان هاى بزرگ با ساز
و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ
ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام
نمایند.
2- ملت ایران موظفند
از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون
ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن
را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون
مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست.
ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به
شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.
3- افراد ارتش
موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن
به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى شود و نظام را از هم مى پاشد.
سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛
چنانچه رؤساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمایند و از
دیکتاتورى که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامى باید با حفظ
سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامى و اطاعت کامل زیردست از ما فوق و رعایت
کامل ما فوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد
مؤاخذه خواهد بود.
4- افراد خارج از
ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشى را در داخل ارتش یا خارج
بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتى دارند یا اطلاع از مجرمیت کسى دارند،
روى موازین شرعى و قانونى رسیدگى خواهد شد. دخالت بیجا در داخل ارتش موجب
ضعف آنان مىشود و مخالف انقلاب اسلامى است.
5- این قشر از ارتش
که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام
نمودند، اگر خداى نخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره کردهاند، با
برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت
شریفند، و این جانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمى و
اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در
پادگان هاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و هدایت
جوانان فریب خورده اى را که مى خواهند در صفوف مسلمان ها تفرقه بیندازند
خواستارم، و هوشیارى ملت را در مقابل توطئه هاى غیر اسلامى امیدوار. و
السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، ج7، ص: 20 و 21)
یکی از جشن های باستانی ایرانی جشن عید نوروز می باشد که به همین مناسبت به تشریح تاریخچه ای از این عید باستانی در ادامه می پردازیم.
جشن همتای واژه (عید) در زبان های ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایش شده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژه ای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است.
این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجره آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گردهم جمع می آمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش می کردند، و این نیایش و سپاس همه ساله به عنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار می گردید.
این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند. آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد. همین جشن ها در دوره های مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام می کردند.
جشن عید نوروز
این جشن از کهن ترین جشن های ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و
ایرانی ندانسته اند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش
از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از
طریق سومریان به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج
مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به
صورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا
دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است. بنابراین سه جشن
«نوروز»، «مهرگان» و «سده» بیشتر در زمره اعیاد ملی ایرانی قرار می گیرند
تا جشن های مذهبی.
نوروز و فروهر
ماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. جشن نوروز نیز نمادی
از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی
می شود. فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد
آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در جهان مینوی به وجود می اید و پس از مرگ
آدمیان نیز دوباره به جای نخستین خویش باز می گردد. در عقاید باستانی تر،
ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران
نیز از این موهبت بهره مند می شوند. آنان سالی یکبار برای دیدار
بازماندگانشان به خانه های خویش فرود می آیند و ورود آنان برکت را به همراه
خواهد داشت، آن زمان که خانه را پاکیزه و درخشنده ببینند. ولی چنانچه آن
را آشفته در هم و پاکیزه نشده بیابند برکت برای آن نخواسته ، آن را رها می
کنند. حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین
و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی بر
بالای بام ها انجام می پذیرفته تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.
نوروز کوچک و نوروز بزرگ
عنوان نوروز در فرهنگ ایرانی به دو روز تعلق داشته است. یکی روز اول
فروردین، که خورشید به برج حمل می رسد و به آن نوروز کوچک یا (عامه) می
گویند و دیگری نوروز بزرگ یا (نوروز خاصه) است که روز خرداد از ماه فروردین
است. گفته اند :نوروز سالروز آفرینش جهان و انسان است و نوروز بزرگ روزی
است که در آن جمشید بر تخت نشست و خاصان را طلبید و رسم های نیکو گذاشت، و
گفت خدای تعالی شما را خلق کرده است. باید که به آب های پاکیزه تن را
بشویید و غسل کنید و به سجده و شکر خدا مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید.
نوروز و آب
همه نیکی ها چون از ابرکران (عالم اعلی) به گیتی آید، به خرداد روز آید.
باشد که همه روز آید، اما آن روز بیش آید. پیداست اگر آن روز بر تن جامه ای
نیکو بدارند. و بوی خوش بویند و مروای نیک تفأ ل کنند و... آن سال نیکویی
بدیشان رسد و بدی را از ایشان دور می سازد. از آنجا که نوروز در آغاز فصل
بارش باران های بهاری قرار دارد می توان ردپای اردویسور اناهید را نیز در
آن یافت. اردویسور اناهید الهه آب است. اوست که به فرمان اورمزد از آسمان
باران، برف و تگرگ را فرو می باراند. سبب این که ایرانیان در نوروز غسل
می کنند آن است که این روز به الهه آب تعلق دارد. از این رو، مردم در این
روز هنگام سپیده دم از خواب برمی خیزند و با آب قنات و حوض خود را می شویند
و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند. و در این روز
مردم به یکدیگر آب می پاشند و درباره سبب این کار برخی گفته اند علت آن
است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید و سپس ناگهان سخت ببارید و مردم
به آن باران تبرک جستند و از آن آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همچنان در
ایران مرسوم بماند.
نوروز پیروز
نوروز همچنین
نمادی است از پیروزی نیکی بر بدی. از همین رو آیین نیایش رپیثون در نوروز
برگزار می شود. (رپیثون ) سرور گرمای نیمروز و ماه های تابستان است. با
یورش دیو زمستان به زمین رپیثون به زیر زمین فرو می رود تا با گرم
نگاهداشتن آب های زیرزمینی، گیاهان و ریشه درختان را از مرگ نجات بخشد.
بازگشت سالانه او در بهار نمادی است از پیروزی نهایی خیر بر شر، به همین
مناسبت جشن و نیایشی ویژه در مراسم نوروزی به ایزد مذکور تعلق داشته است.
نوروز و سلیمان
در روایات ایرانی آمده است که چون سلیمان بن داوود انگشتر خویش را گم کرد
سلطنت از دست او بیرون رفت. اما پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را
بازیافت و پادشاهی و فرماندهی به او بازگشت و مرغان به دور او گرد آمدند، و
ایرانیان گفتند:نوروز آمد.
نوروز روز دین و روز پادشاهی
در ماه فروردین، روز خرداد، فریدون جهان را تقسیم کرد. روم را به «سلم»،
ترکستان را به «تور» و ایرانشهر را به «ایرج» داد، کیخسرو و سیاوشان را به
لهراسب سپرد، زردشت دین مزدیسنان را از اورمزد پذیرفت و کی گشتاسپ شاه دین
را از زردشت و در این روز پشوتن رواج دین خواهد کرد. و نیز روایت شده است
که کوروش پس از پیروزی بر بابل، پسر خود کمبوجیه را در جشن نوروز گموک
بابلی به عنوان پادشاه بین النهرین معرفی کرد.
امداد خودرو آستارا 09111852318
امداد خودرو گردنه حیران 09118854158
----------------------------------------------------------------
باتری فروشی و باتری سازی آستارا :
09903979256
astaranews1.ir
ولی
داداشی نماینده آستارا مشهور به حامد (زاده ۱۳۶۰ در آستارا) مدرس حوزه،
دانشگاه و سیاستمدار ایرانی میباشد. وی نماینده حوزه انتخابیه آستارا در
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با گرایش مستقل سیاسی میباشد.
وی یکی از اعضای کمیسیون اصل نودم
با سمت دبیر این کمیسیون خانه ملت میباشد.[
]
زندگینامه
ولی
داداشی فرزند اسکندر در سال ۱۳۶۰ در محلهای به نام قنبرمحله در شهر مرزی
بندر آستارا متولد شده است.[۵] وی از سال ۱۳۷۸ تاکنون طلبه (غیر ملبس) حوزه
علمیه بوده که دارای کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی و در حال اتمام دوره
درس خارج معادل دکتری در رشته فقه و اصول از حوزه علمیه قم و همچنین دارای
کارشناسی ارشد الهیات از دانشگاه شهید بهشتی تهران میباشد؛ ولی داداشی قبل
از انتخابات نمایندگی دوره دهم مجلس شورای اسلامی به کار تدریس در حوزه و
دانشگاه مشغول بود؛ از جمله مکانهای محل تدریس وی میتوان به دانشگاه علوم
پزشکی شهید بهشتی تهران،[۶] دانشگاه آزاد آستارا و حوزههای علمیه آستارا و
تالش با درجه استادی از طرف مرکز مدیریت حوزه علمیه قم اشاره کرد. از
داداشی به عنوان جوانترین نماینده منتخب استان گیلان یاد میشود.[۵]
پیشینه سیاسی
ولی
داداشی در یازدهین دوره انتخابات ریاست جمهوری یکی از اعضای ستاد انتخابات
حسن روحانی در آستارا بود[۷] ولی در انتخابات مجلس بدون وابستگی به احزاب و
تشکلهای سیاسی و به صورت مستقل وارد عرصه انتخابات شده بود[۷] که توانست
بر نامزد مورد حمایت ائتلاف اصولگرایان گیلان،[۸][۹][۱۰] غلامرضا مرحبا نفر
دوم[۱۱] با حمایت نامزد سابق اصولگرای آستارا شاپور مرحبا و ائتلاف اصلاح
طلبان[۱۲] و اعتدالگرایان،[۱۳] بختیار حیدرنیا نفر چهارم[۱۱] با حمایت
نامزد سابق اصلاح طلب آستارا حسن زحمتکش از مجموع ۵۰٬۸۶۶ رأی مأخوذه
(۴۹٬۷۲۹ رأی صحیح نامزدهای انتخاباتی) با کسب ۱۴۱۷۳ رأی به عنوان نماینده
مردم شهرستان آستارا برگزیده شود.[۱۴] پس از انتخابات، داداشی بنا بر
اظهارات خودش مبنی بر مستقل سیاسی بودن توسط خبرگزاریهای مطرح کشور نظیر
ایسنا،[۱] تسنیم،[۱۴] انتخاب[۱۵] و خبرآنلاین[۱۶] در فهرست نمایندگان مستقل
دستهبندی شد. با این حال وی توسط خبرگزاری فارس و خبرگزاری مهر فردی از
حزب اصولگرایان قلمداد شد.[۱۷][۱۸] در صورتی که نام ولی داداشی در فهرست
منتشر شده از سوی خبرگزاری فارس در سی ام بهمن ۹۴ در فهرست کاندیداهای مورد
حمایت ائتلاف اصولگرایان گیلان تا قبل از انتخابات ۷ اسفند نبود.[۱۹]
همچنین خبرگزاری مهر علاوه بر شتاب زدگی در اعلام وابستگی داداشی به حزبی
خاص، نتیجه انتخابات در آستارا را قبل از اعلام رسمی فرمانداری، از زبان
فرماندار منتشر کرده بود که با اعلام سیروس شفقی فرماندار آستارا خبر
مربوطه تکذیب شد.[۲۰] داداشی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه خود را مستقل
دانسته اما از طرف برخی خبرگزاریها اصولگرا نامیده شده، گفت: ما در عالم
سیاست، انحصار نداریم. اینطوری نیست که یک نمایندهای یا اصولگرا باشد یا
اصلاحطلب. یک شق سومی هم میتواند این وسط باشد که میتوانند اظهار نظر
بکنند و آنها مستقلها هستند. امروز مستقلها در مجلس با آمار ۷۹ نماینده
وارد مجلس شدهاند که رقم قابل توجهی است و پیشبینی من این است که این
تعداد در انتخابات دور دوم به عدد ۹۰ برسد.[۲۱]
انتخابات مجلس دهم
انتخابات مجلس شورای اسلامی ۹۵–۱۳۹۴
# نامزد وابستگی حزبی (ائتلاف) رای %
۱ ولی داداشی مستقل سیاسی ۱۴٬۱۷۳ ۲۷٫۹
۲ غلامرضا مرحبا ائتلاف بزرگ اصولگرایان ۱۰٬۶۰۸ ۲۰٫۸۵
۳ جلیل کریمینژاد اصولگرای مستقل ۶٬۶۲۵ ۱۳٫۰۲
۴ بختیار حیدرنیا حامیان دولت ۵٬۷۸۶ ۱۱٫۳۷
۵ میثم ضارب نیا اصلاح طلب مستقل ۳٬۱۶۰ ۶٫۲۱
۶ علیرضا نعمتی جبهه پایداری ۲٬۹۳۱ ۵٫۷۶
... سایر نامزدها ۶٬۴۴۶ <۱۳
آرای غیرصحیح مأخوذه ۱٬۱۳۷ ۲٫۲۳
آرای مأخوذه ۵۰٬۸۶۶
مجلس
ولی
داداشی در نخستین نطق خود در تیرماه ۹۵ خواستار حل مشکل بیکاری جوانان،
پرداخت حق مرزنشینی به فرهنگیان آموزش و پرورش آستارا، رفع مشکلات موجود در
گمرک آستارا و نهایتا در خطاب به وزیر راه خواستار حضور دوباره دارندگان
مدرک کارشناسی ناپیوسته در سازمان نظام مهندسی شد که سبب بیکاری ۵۰۰۰ جوان
تحصیل کرده شده است.[۲۲]
مواضع و دیدگاههای سیاسی
وی با انتشار ویدئو در وبسایت شخصی خود مواضع و دیدگاههای خود را در معرض دید عموم مردم گذاشت.[۲۳]
حمایت از دولت
بنده
معتقدم تا زمانی که دولت در مسیر مردم، قانون و انقلاب حرکت کند باید از
دولت حمایت کرد مگر اینکه از مسیر خود خارج گردد. داداشی گفت که میبایست
از حقوق مردم دفاع کرد؛ ولی نظر بنده این است که تا به امروز دولت فعلی خوب
بوده و امیدواریم بهتر از این شود و مجلسی هماهنگ با دولت تشکیل گردد.[۲۴]
برجام
تهران- الکوثر: براساس اسناد تاریخی، اقوام اولیهای كه در نقاط مختلف این سرزمین سكونت داشتهاند، عبارتنداز: آموریان، آرمیان، كنعانیان و...
بنی اسرائیل بعد از این اقوام و در بعضی نقاط فلسطین زندگی كردند، البته هم زمان با چند قبیله عبری(بنی اسرائیل) اقوام دیگری نیز مانند كلدانیها، آشوریها و... در فلسطین زندگی میكردند، بنابراین ادعای آنها مبنی بر حق تاریخی بر سرزمین فلسطین صحیح نمیباشد.
صهیونیستها بیش از یك قرن و نیم پیش برای ایجاد اتحاد بین یهودیان سراسر دنیا حركت خود را آغاز كردند، آنها در ابتدا شعار وطن یهودی در آرژانتین یا یكی از كشورهای آفریقایی (بیشتر اوگاندا مطرح بود) سردادند ولی بعدها این شعار برای همراهی و هماهنگتر كردن یهودیان سراسر دنیا (با دادن بار اعتقادی) متوجه فلسطین به عنوان سرزمین موعود! یهود شد.
این سرزمین تا زمان خلیفه دوم در دست رومیها بود كه بوسیله پیماننامه با صلح و آرامش و بدون خونریزی بدست مسلمانان فتح شد و تا آخر دوران عثمانیها جزء قلمرو حكومتهای اسلامی و منطقهای با اكثریت مسلمان و بدون هیچ مزاحمتی برای سایر ادیان بود.
سئوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا صهیونیست ها خاورمیانه را انتخاب کردند؟
دلیل اول اینکه همه ادیان آسمانی که مردم را به توحید دعوت کردند ، پیامبران عظیم الشانی که مبعوث شدند ، به دنیا آمدند و به شهادت رسیدند ، در خاورمیانه قد علم کردند . حساسیت دوم موضوع نفت و انرژی است ، به طوریکه ۷۵% انرژی دنیا از خاورمیانه در حال تردد است .
عامل سوم اینکه خاور میانه قلب جهان اسلام است . این منطقه تراکم مسلمانان دنیا را در خود جای داده است و مسلمانان با توجه به دستورات دینی خود که آن ها را به خود اتکایی از مسیحیان و یهودیان و دوری از تبعیت از آن ها تشویق می کندو برعکس غربی ها مایل به تسلط بر تمام مردم دنیا از جمله مسلمانان بودند ، بنابراین برای تسلط و کنترل هرچه بیشتر مسلملنان به این نتیجه رسیدند که یهودیان را در این منطقه مستقر نمایند.
. عامل چهارم : موقعیت جفرافیایی است . جغرافیای خاورمیانه به گونه ای است که محل تلاقی چند قاره دنیا است در واقع قلب آسیا ، افریقا و اروپا است . نمی توان امروز از اقتدار سخن گفت ولی خاورمیانه را نادیده گرفت .
لذا وضعیت و مراحل اشغال این سرزمین مقدس به چهار مرحله تقسیم میشود:
1. پیش از اشغال انگلیسی ها
تعداد یهودیان [در فلسطین] از 56 هزار نفر [یعنی معادل] 8درصد در مقابل 644 هزار فلسطینی، [معادل] 92 درصد تجاوز نمیكرد و میزان اراضی آنان هم به 2درصد میرسید.
نخستین موج مهاجرت یهودیان در سال 1882میلادی(1261هجری شمسی) آغاز شد و تعداد مهاجران تا 1903 میلادی(1272هجری شمسی) به حدود 20 هزار نفر رسید.[در جنگ جهانی اول دولت عثمانی شكست خورده و كشور عثمانی تجزیه شده و بین قدرتهای بزرگ آن دوران، فرانسه و انگلیس تقسیم میشود] پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس، در آوریل 1917میلادی(1286 هجری شمسی) بالفور ( وزیر امور خارجه انگلیس) وعده ایجاد میهن ملی یهود را در فلسطین به یهودیان وعده داد.
پس از جنگ جهانی اول در سال 1919 میلادی مقارن با 1218 شمسی با شكست عثمانی و تجزیه این سرزمین پهناور اسلامی سرزمین فلسطین با توطئه انگلیسیها به قیمومیت«سرپرستی» انگلیس در میآید.
قیمومیت یعنی اینكه مردم سرزمین آنقدر عقب مانده باشند كه نتوانند خود را اداره كنند، بنابراین كشوریكه توانمند است میآید و به حساب كمك به آن سرزمین حكومت میكند و مردم آن سرزمین را در حكومت داری توانمند میكند و سرآخر سرزمین را به مردم همان سرزمین میسپارد
انگلیسیها كه صهیونیستهای یهودی در آن نفوذ داشتند، در دوران قیمومیت اقدام به واگذاری زمینهای فلسطین به آژانس یهود كردند، در این بین این آژانس تلاش میكرد علاوه بر زمینهایی كه انگلیسیها به آنها میدهند با مسلمانان وارد معامله شوند و زمینهای آنها را خریداری كنند، از آنجا كه علمای وقت به اندیشه شوم این یهودیان پی برده بودند، ضمن آگاه ساختن مسلمانان، حكم ارتداد و كشتن افرادی كه زمینهای خود را به یهودیان میفروشند صادر كردند. صهیونیستها به ناچار یا با ظاهری مسلمان و یا توسط وكلای مسیحی زمینهایی را از مسلمانان خریداری كردند با این حال تا سال 1948 یعنی 60 سال پیش كه انگلیسیها این سرزمین را ترك كرده و به صهیونیستها واگذار كردند و آنها اعلامیه استقلال اسرائیل را صادر كردند، نزدیك به 6/6 درصد كل سرزمین فعلی فلسطین را در اختیار داشتند در حالیكه قبل از اشغال فلسطین یهودیان تنها 2 درصد فلسطین را در اختیار داشتند.
و اما پس از 1948 یك رشته اتفاقاتی رخ میدهد كه اسرائیل مناطق بیشتری را در اشغال خود در میآورد كه مهمترین آنها جنگ 1948 و 1967 است.
2. صدور قطعنامه سازمان ملل
صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در 29/11/1947 در مورد تقسیم فلسطین به دو كشور فلسطینی و یهودی و تجزیه 54 درصد از سرزمین فلسطین. 54 درصد به صهیونیستها تعلق گرفت و مابقی به فلسطینیان.
3. از جنگ 1948 تا جنگ 1967
صهیونیستها در روز 15/5/1948، ساعاتی پس از اعلام پایان قیمومیت انگلیس، برپایی دولت خود را اعلام كردند و جنگ بین باندهای تروریستی صهیونیستی و فلسطینیان آغاز شد،ارتشهای عربی به حمایت از ملت فلسطین وارد نبرد با صهیونیستها شدند ولی چون آمادگی برای این جنگ نداشتند، شكست خوردند، البته وابستگی این ارتشها به ویژه فرماندهان آنها به استعمار انگلیس نیز در ناكارآمدی آنان بسیار مؤثر بود.
« پس از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس و توسط بن گوریون، اولین جنگی كه این رژیم علیه فلسطین و كشورهای عربی منطقه به راه انداخت به جنگ 1948 معروف است. در طی این جنگ صهیونیستها 78 درصد كل خاك فلسطین را به اشغال خود در آوردند. در اثر این جنگ، نخستین مرحله آوارگی بزرگ مسلمانان فلسطین به وقوع پیوست. طی آن حدود یك میلیون فلسطینی از مجموع یك میلیون و نهصد هزار فلسطینی در آنزمان آواره شدند. حدود 200000 تن از مسلمانان فلسطین به نوار غزه مهاجرت كردند و 496000 تن به اردن و 100000 تن به لبنان و 85000 تن به سوریه و 20000 تن به مصر و عراق كوچ كردند»، «در سالهای 1953 و 1950 کنست رژیم صهیونیستی قوانینی را مبنی بر مصادره اراضی فلسطینی ها به تصویب رساند.»
هنگام شروع جنگ 1948 تعداد فلسطینیان به 000/056/2 در مقابل 000/650 یهودی میرسید. بخش اعظم افزایش جمعیت یهودی در اثر مهاجرتهای مورد حمایت نیروهای اشغالگر انگلیسی بودهاست. یهودیان كه تنها 66/5 درصد از اراضی فلسطین را در اختیار داشتند، در طول دوره قیمومیت انگلیس، بر 11 درصد از سرزمین و از جمله 191 روستا و 7 شهر با زور مستولی شدند. سرانجام با اشغال تقریباً 4/3 (سه چهارم) خاك فلسطین در جنگ 1948، نیمی از فلسطینیان از سرزمین و خانه و كاشانه خود رانده شدند و به صورت آوارگان در اردوگاهها به حیات خود ادامه دادند.
4. پس از جنگ 1967م (1346ش) اعراب و اسرائیل معروف به جنگ شش روزه
صهیونیستها در جنگ ژوئن 1967م با قیمانده فلسطین را همراه با شبه جزیره سینای مصر و ارتفاعات جولان سوریه به اشغال خود درآوردند. مجموع سرزمینهای عربی زیر سلطه صهیونیستها به 89359 كیلومتر مربع یعنی چهار برابر زمینهای اشغال شده پیش از جنگ 1967م رسید. پیش از جنگ، فلسطینیها 25/2میلیون نفر یعنی 70 درصد از جمعیت را در مقابل 30 درصد یهودیان- كه این درصد در اثر مهاجرت یهودیان از سراسر دنیا بود- تشكیل میدادند. در طول این جنگ بیش از 410 هزار فلسطینی آواره شدند.اسكان صهیونیستها در كرانه باختری و نوار غزه با احداث نخستین شهرك به نام كفر عتصیون در كرانه باختری در 25/11/67 آغاز شد و تنها در سال اول اشغال، 14 شهرك احداث و 12270 مهاجر یهودی در آنها اسكان یافتند.
5. آخرین جنگ اعراب و اسرائیل و آغاز روند سازش
انور سادات، رئیس جمهور مصر اولین دولتمرد عربی بود كه پس از جنگ 1973م[13][10] (1352هـ .ش) اعراب و اسرائیل معروف به جنگ رمضان با اسرائیل سازش كرد و آن را به رسمیت شناخت و با عقد قرارداد سازش (كمپ دیوید) با این رژیم، موجبات یاس و ناامیدی امت عربی را در مبارزه با اسرائیل و آزادسازی فلسطین فراهم كرد. حضرت امام(ره) بارها این حركت خائنانه به آرمان فلسطین و امت اسلامی را تقبیح كردند. ایشان در موضع خود نسبت به صلح انورسادات فرمودند: «من جداً اقدامات انورسادات ( توافقات كمپ دیوید) را محكوم میكنم، سادات با قبول صلح با اسرائیل وابستگی خود را به دولت استعمارگر آمریكا آشكارتر نمود و ملت مصر باید دست این خیانتكار _انورسادات_ را از كشور خود قطع كند و ننگ سرسپردگی به آمریكا و صهیونیسم را از ملت بزداید
نقش ایران چه تأثیری در حركت و پیروزیهای ملت فلسطین داشته است؟
بی تردید انقلاب اسلامی ایران نه تنها در انقلاب اسلامی مردم فلسطین نقش بسزایی داشته، بلکه نقش محوری در بیداری و هوشیاری جهان اسلام نیز داشته است. انقلاب اسلامی ایران تبدیل به الگویی برای اسلامخواهی، استكبارستیزی و آرمان تشکیل حکومت اسلامی در بین ملتهای اسلامی شده به گونهای که اردوگاه غرب و سران غیر مردمسالار عرب را به چالش و واکنش کشاندهاست. آنها به خوبی دریافتند که بیداری جهان اسلام با این همه پتانسیل به ضرر غرب و استمرار حکومت سران غیر مردم سالار عرب خواهد بود. انقلاب اسلامی تأثیر عمیقی برملت مسلمان فلسطین در زمینه بازگشت به آموزه های دین، امیدوار شدن به تواناییهای خود، الگو قرار دادن نظام اسلامی توسط مبارزان فلسطینی، قرار دادن مسجد به عنوان پایگاه اصلی مبارزه با دشمنان، سامان دادن وحدت بر محور اسلام و شكلگیری گروههای جهادی (چون حماس و جهاد اسلامی) به جای گذاشته است كه انتفاضه، محصول تأثیرپذیری مبارزات ملت فلسطین از انقلاب اسلامی است. مدیریت بحران فلسطین تا مدت مدیدی به دست دولتهای عربی و رهبران سازمانهای چریکی فلسطینی قرار داشته است ولی آنها نتوانستهاند در معادله موجود تغییری پدید آورند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و رهنمود حضرت امام خمینی(ره)که از دریچه مقاومت اسلامی و سازش ناپذیری با اسرائیل به مساله فلسطین مینگریست، تحولات بسیاری در این مسئله بوجود آمد. پیروزی جنبش حزبالله در لبنان مرهون اندیشه امام خمینی (ره) است. به گفته سید حسن نصرالله پایه اساس ایده مقاومتی كه در این كشور شروع شد و به حركت درآمد در عمق، قدرت، فعالیت و جدیت خود به امام خمینی (ره) بر میگردد و اوست كه همه این ابعاد را به مقاومت بخشید و عقبنشینی بدون قید و شرط رژیم صهیونیستی در سال 2000 از این کشور، یکی از مهمترین پیروزیهای آنها بر رژیم صهیونیستی است که توسط اسلامگرایان بدست آمد. عقبنشینی اسرائیل از نوار غزه در سال 2005 نیز مدیون جریان مقاومت اسلامی فلسطین است که در اقدام بعدی با پیروزی در انتخابات، زمام امور دولت را در دست گرفت و مشروعیت انتخاباتی را در كنار مشروعیت انقلابی از آن خود ساخت. این تحولات عمدتاً مدیون تفکر امام خمینی(ره) است که اندیشه اسلام انقلابی و مبارزه را اساس حرکت برای آزدسازی فلسطین قرار داد و جریان مقاومت اسلامی را در منطقه گسترش داد. رهبر شهیدجنبش جهاد اسلامی دکتر فتحی شقاقی در رابطه با نقش انقلاب ایران و تأثیر آن بر مبارزات مردم فلسطین گفته است:« هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینی(ره) نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده كند. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم كه آمریكا و اسرائیل نیز قابل شكست هستند، ما فهمیدیم كه با الهام از دین اسلام میتوانیم معجزه كنیم و از این رو ملت مجاهدمان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به دیده تقدیر مینگرند و امام خمینی(ره) را از رهبران جاوید تاریخ اسلام میدانند.
1- یكباب ویلا دو طبقه با باغچه با آب و برق و تلفن و گازو پاركینگ مستقل با سند مالكیت واقع در استان گیلان آستارا
نامه یك
نویسنده و محقق و فعال حقوق بشر و رو زنامه نگار و فرزند جانباز 65 درصد و برادر جانباز و ارتشی
بازنشسته به ریس جمهور محترم ایران دكتر روحانی
dardnews.ir astaranews1.ir
جناب آقای دكتر
روحانی ریس جمهوری ایران
با
سلام پیرو نامه های قبلی و نامه های قبلی خدمت جنابعالی
اینجانب اسماعیل اسدی دارستانی درجه دار بازنشسته ارتش نویسنده و محقق پنچ کتاب و روزنامه نگار و اولین وبلاگ نویس و مستند ساز و فرزند جانباز 65 درصد و برادر جانباز میزان تحصیلات فوق دیپلم و فرزندم هم سرباز ارتش است ..... ضامن چند نفر بودم مجبور شدم ماشین ام را که مسافرکشی می کردم بفروشم و مقداری قرض بکنم قسط وام گیرندهها در بانک ها بدهم و چند ماهی است بخاطر ضامن بودن سه نفر از حقوقم کسر می شود فقط من پانصد هزار تومان دریافتی دارم هیچ گونه در آمدی ندارم ..... تاكنون میلیون ها تومان بخاطر اقساط وام های كه برای دیگران ضامن ایستادم قرض كردم و دادم و توان خرید یك نان ندارم تنها منبع در آمد من ماشین ام بود كه مسافر كشی می كردم آنهم بخاطر ضامن بودن فروختم قسط وام گیرنده در بانك انصار را دادم و چند روز هم حقوقم توقیف كامل شده بود مجبور شدم یك میلیون وپنجاه هزار تومان قسط وام گیرنده كه ضامن اش بودم سود بگیریم بدهم و تاكنون هشت میلیون بخاطر اینكه زندان نروم بخاطر وام های كه ضامن ایستاده بودم سود كردم خلاصه ریس جمهور عزیز وضعیت مالی من اسفناك حتی قادر نیستم نان خالی برای زن و فرزندم بخرم با قرض و... زندگی می كنم .
برای استخدام در اسکله بندر آستارا(استان گیلان ) از فرماندار امام جمعه بنیاد شهید نماینده آستارا و آیت الله قربانی نماینده ولی فقیه در استان گیلان و استاندار گیلان نامه بردم تشکیل پرونده دادم با توجه به وضعیت من درخواست دارم دستور استخدام من در اسکله آستارا را بدهید حتی پول خرید نان ندارم(ماهها ست به شما واستاندار گیلان و فرماندار شهرستان آستارا و نماینده آستارا و امام جمعه و شوراها نامه و مشكلم را گفتم كسی به دادم نرسیده است ) را احتیاج بکار دارم ( خواهشمند است دستور فرمایید مرا در اسلكله بندر آستارا استخدام كنند ....حتی خدماتی ... )
در انتخابات 1392 و امسال فعال ستادی و حامیان دكتر روحانی بودم و در فضای مجازی برای دكتر روحانی فعالیت می كردم
با تشکر
اسماعیل اسدی دارستانی
درجه دار بازنشسته ارتش و نویسنده و محقق( پنج كتاب ) و فرزند جانباز 65درصد و برادر جانباز و فعال حقوق بشر و رو زنامه نگار و مستند ساز از آستارا استان گیلان 09119812795
بنام خدا
ریس جمهور محترم اسلامی ایران - دكتر روحانی
سلام علیكم احتراما به استحضار عالی می رساند
موضوع : درخواست رسیدگی و حكم شهادت جانباز 65 درصد هشت سال دفاع مقدس حاج اسدالله اسدی دارستانی ( شادروان )
جانباز 65 درصد بسیجی هست سال دفاع مقدس حاج اسدالله اسدی (59 تا 63) بعداز بارها جانبازی در سال 1363 رسما بعلت بیماری در اثر جانبازی خانه نشین و زمین گیر شد و هر روز بستری بود یا در خانه افتاده بود و تاكنون دوبار بخاطر وخامت جانبازی در زمان جنگ به آلمان اعزام شد.
بعداز سالها زمین گیری و كار افتادگی كلی و بستری در بیمارستان در سال 1388 مهرمان به لقا الله پیوست.
در زمان بعلت اعمال نفوذ نماینده سابق و جریان انحرافی-تیم مشایی -( چون من وبلاگ نویس و روز نامه نگار شناخته شده بودم علیه ایشان می نویشتم) پرونده را ناقض دادند به كمیسیون ماده 15 بنیاد حكم شهادت ایشان صادر نشد. حتی سه برگ اصلی كه اثابت می كرد وی در اثر جانبازی فوت شده در پرونده بنیاد نبود با نامه بنیاد بعداز كمیسیون ماده 15 بنیاد با نامه بنیاد از بیمارستان شفا وایثار اردبیل گرفتم...و نامه و گواهی دكتر دولتی كه تایید نموده بود ایشان در اثر ات جانبازی فوت شده را نفرستاده بود ند و من بعداز دوباره از دكتر زمان فوت كه بیمارستان دولتی بودم گرفت.
1- گواهی پزشك بیمارستان دولتی آستارا فوت بر اثر جانبازی 2 برگ( تاریخهای 25/11/90 و2/11/89 ) كه به كمیسیون نفرستاده بودند دوباره گرفتم
2- مدارك بستری موج گرفتگی و اعصاب و روان به شماره نامه 11321/10/3-17/11/89(دوبرگ) كه در پرونده بنید نبود
3- مدارك بیمارستان ایثار بنیاد شهید تخصصی اعصاب و روان اردبیل نامه شماره 20311/13/5506 -3/11/89 هشت برگ سابقه بستری موج گرفتگی ..كه در پرونده جانبازی پدرم نبودند
هر سه نامه را بعلت نبودن سوابق با نامه بنیاد شهید گرفتم..اما به كمیسیون ماده 15 ارسال نشده است
درخواست رسیدگی بعداز سالها اعمال نفوذ در عدم صدور حكم شهادت جانباز 65 درصد بسیجی هشت سال دفاع مقدس با توجه به مدارك موثق و تایید دكتر بیمارستان مرگ بر اثر جانبازی ..درخواست حكم شهادت ایشان را از طرف 10 نفرفرزندان آن مرحوم و خانواده را دارم..
با تشكر اسماعیل اسدی دارستانی (فرزند جانباز 65 درصد حاج اسد الله اسدی دارستانی شادروان )
09119812795
آدرس : گیلان – آستارا – روستای سیبلی – كوچه بوستان جنوبی – پلاك 41 كد پستی 14444-43951
تلگرام با
همه زشتیها و زیبائیهایش نباید مساله اصلی این
روزهای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران باشد. ما
مسائل مهمتری داریم که تلگرام در مقایسه با آنها از
مسائل فرعی محسوب میشود ولی متاسفانه نوع برخورد با
آن موجب شده اکنون جایگاه خود را با مسائل اصلی عوض
کرده است.
تردیدی وجود ندارد که تلگرام، نه مطلقاً بد است و نه مطلقاً خوب. یک ابزار
است که چگونگی استفاده از آن میتواند آن را بد یا خوب
و زیبا یا زشت جلوه دهد. درست مثل یک کارد تیز که هم
میتواند ریسمان را از دست و پای کسی که دربند است
ببرد و او را آزاد کند و یا به قلب کسی فرو برود و او
را از پا در آورد.
در چند سال اخیر که تلگرام به ایران راه پیدا کرد، خدمات زیادی به همه ارائه
داد کما اینکه ضربههای زیادی هم وارد کرد. سنجش میزان
سود و زیانی که تلگرام در این سالها به کشور و جامعه
ما وارد کرده شاید میسر باشد ولی فعلاً محاسبه دقیقی
دردست نداریم که با تکیه بر آن بتوانیم قضاوتی دقیق
ارائه دهیم.
با اینحال میتوانیم به صورت کلی بر این واقعیت تکیه کنیم که این پیام رسان
پرنفوذ و پرجاذبه برای امنیت ملی، برای اخلاق و برای
اعتقادات خطرهائی آفرید کما اینکه به ارتباطات، به
تبلیغات و به اشتغال زائی خدمات شایانی کرد.
ما که اهل رسانه هستیم در عین حال که از فضای گسترش فضای مجازی به ویژه در
سالهای اخیر دچار تنگنا شده ایم، از تلگرام استفادههای
زیادی برای تسهیل در امر روزنامهنگاری در زمینه
انتقال سریع مطالب، فیلمها، عکسها، اسناد و مدارک و
حتی عرضه روزنامه در قالب الکترونیک آن به دورترین
نقاط جهان و در کمترین زمان ممکن برده ایم. این بهرهها
به شکلهای مختلف نصیب عموم مردم چه در روابط شخصی و
خانوادگی و چه در ارتباط اداری و اجتماعی نیز شده است.
گستره استفاده از تلگرام از نظر کاربری بقدری زیاد است
که تمام اقشار جامعه از عادیترین سطح اجتماعی تا علمیترین
و مقدسترین سطح حتی دفاتر مراجع تقلید را در بر گرفته
و تقریباًّ شمول عام و کلی پیدا کرده است.
نکته بسیار جالب و قابل توجه اینکه اقشار مذهبی، انقلابی و سینه چاک نظام با
به راه انداختن صدها هزار کانال تلگرامی امکانات
گستردهای را برای تبلیغ دین، افکار سیاسی و انقلابی
خود در جهت حمایت از ا نقلاب و نظام جمهوری اسلامی
پدید آورده و ارتباطات قدرتمندی را برای پیشبرد سریع
اهداف خود شکل دادهاند.
این امکانات که از متن تا تصویر و فیلم و صدا را شامل میشود بینظیر و بسیار
تاثیرگذار است بطوری که بسیاری از این کانالها تا
امروز با اینکه مدتی از اعلام رسمی فیلتر شدن تلگرام
گذشته، همچنان به کار خود حتی با فیلترشکن ادامه میدهند
و حاضر نشدهاند آن را ترک کنند.
درست است که عدهای با استفاده از تلگرام ضربههای زیادی به اخلاق، پایهها و
بنیان خانواده و حتی امنیت ملی کشور وارد ساختهاند
ولی نکته مهم این است که اولاً نباید فقط جنبه منفی را
دید و با تکیه بر آن قضاوت کرد و تصمیم گرفت و ثانیاً
به این واقعیت باید توجه کرد که فیلتر کردن در شرایط
امروز جهان، نمیتواند موجب خارج شدن تلگرام از دسترس
کاربران شود. به همین دلیل باید با پدیده بسیار پیچیده
تلگرام و اصولاً امکانات ارتباطی جهان معاصر دقیقتر
برخورد کرد.
این برخورد میتواند با تکیه بر چند مولفه باشد.
اول آنکه مسئولان ارشد نظام در یک توافق روشن به تصمیم
برسند بطوری که در ابعاد و جزئیات آن اختلافی وجود
نداشته باشد.
دوم آنکه محور برخورد با تلگرام، شکستن انحصار باشد که طبعاً مستلزم فراهم
ساختن زمینه جذب داوطلبانه مردم به پیامرسانهای
داخلی خواهد بود.
سوم و مهمتر از همه آنکه مسئولان در گفتار و عمل چنان صداقتی داشته باشند که
مردم را جذب کند. مردم اگر جذب صداقت مسئولین شوند،
جذب ماهواره و سایر ابزارها نخواهند شد. حاکمان اگر بر
قلبها حکومت کنند، هیچ قدرتی نمیتواند مردم را از
آنها دور کند و اخلاق و امنیت را به خطربیاندازد.
به این واقعیت تاریخی توجه کنیم که تحریم و توقیف و فیلتر کردن همانطور که
نتوانست ویدئو و ماهواره را کنار بزند تلگرام را هم
نمیتواند کنار بزند. آنچه میتواند بر مفاسد تلگرام
فائق آید، عملکرد صادقانه مسئولین است. اعتماد مردم را
جلب کنید تا اعتقادات و اخلاق و همراهی مردم با نظام
حفظ شود.
در این صورت است که تلگرام نفوذ و جاذبه خود را از دست میدهد و در برابر
آنچه مسئولان بگویند و بخواهند مقاومتی نمیتواند
داشته باشد. تردیدی نداشته باشید که فیلتر کردن و حکم
قضائی و بخشنامه و فشار نمیتواند بر تلگرام فائق آید،
آنچه میتواند بر تلگرام فائق آید، صداقت شماست که
اعتماد مردم به شما را جلب میکند و هر چیزی که در
برابر اراده شما قرار گیرد را از کار خواهد انداخت. تلگرام الان
بحكم دادگاه فیلتر شد اما چهل میلیون در ایران عضو دارد ... ااد
معمولا حکومت ها به دنبال آرامش هستند تا بتوانند به
اهداف خود دست پیدا کنند. حکومت های موفق که در ایجاد
عدالت هم موفق اند سعی می کنند تا فاصله طبقاتی و ضریب
جینی کمتر باشد. اما آنهائی که ناموفق اند فاصله
طبقاتی را بیشتر و بیشتر می کنند و طبعا دو قشر کاملا
متمایز در جامعه ظهور پیدا می کند و اکثریتی فقیر و بی
نوا و اقلیتی مرفه و پولدار به وجود می آید. در میان
جامعه هم عده ای با نگاه به روش مسئولان و پولداران
سعی می کنند خود را بالا بکشند و راه پول درآوردن را
یاد بگیرند و چه بسا پس از مدتی این گروه متوسط خود به
نان و نوائی برسند و یا جای پولداران را بگیرند و یا
با آنها هم کاسه شوند؛ همانند بورژوایانی که در اروپا
به وجود آمد و یا نوکیسه هایی که ما در کشور داشتیم.
خوب، طبیعی است
در این شرائط مردمی که گرسنه اند به فکر سیر کردن شکم
خود و خانواده اند و در این فقر ناخواسته و تحمیل شده
که ناشی از نوع حکومت حکومتگران است آنها کمتر به فکر
آزادی اند. البته سطح معاش و آموزش و بهداشت آنها
اجازه نمی دهد که به چنین مقوله ای فکر کنند؛ آنها به
نان شب محتاج اند و هر گونه سختی و تحقیری را حتی تحمل
می کنند تا زندگی کنند اگر به دام اعتیاد و سرقت و
مانند آن که باز از جانب قشر سرمایه دار بر آنها تحمیل
شده است، نیفتند.
اما در مقابل
آنهائی که سیر اند و یا سیر شده اند تازه به فکر آزادی
می افتند و آنهم آزادی از نوع تفکر خود.
البته می توان تصویر کرد که خواستاران آزادی بر دو
دسته اند. دسته-ای تحصیلکرده و مؤمن از جنس فقرا و
طرفدار عدالت و عده ای دیگر رانت خوار و چپاولگر که
برای اینکه بیشتر بتوانند سوء استفاده کند باز هم ندای
آزادی سر می دهند.
در حکومت های خودکامه، معمولا گروه اول که آزادی-خواهند در انزوا، تبعید و یا
زندان اند و در کشور های به ظاهر پیشرفته اگر چه آزادی
دارند ولی امکاناتی در اختیار آنان نیست و نظام سلطه
چنان قوی است که اجازه کار به آنها نمی دهد. نمونه های
آن امه سه زر، فرانتس فانون و مالکولم ایکس و مانند
آنهاست.
اما
آزادیخواهان مترف و مسرف که جزو خواص جامعه محسوب می
شوند و بیش از هر گروه دیگر از امکانات استفاده می
کنند، بیش از هر گروه دیگر داد وا آزادی سر می دهند و
همیشه چوب لای چرخ دولت ها می گذارند؛ البته اگر خود
از دولتیان نباشند، تا آزادی های بیشتری به دست
بیاورند و در این زمینه با امکانات فراوانی که دارند
گروه تهیدست را با تبلیغات می فریبند و از آنها به
عنوان سیاهی لشکر استفاده می کنند و وقتی شورشی هم به
پا شود آنها را به دم تیغ میدهند و اگر موفق شدند هم
به آنها چیزی نخواهند داد.
بعضی ها در
این شرائط شعار آزادی سر می دهند و اگر زورشان نرسید
شعار فروپاشی و امثال آن را تبلیغ می¬کنند تا
حاکمیت¬ها محبور به تمکین شوند. بدیهی است در کشورهای
ضعیف خارجیان زورگو و منتظر فرصت هم با همه قوای
تبلیغاتی و حتی تسلیحاتی به میدان می آیند تا وضع را
آشفته تر کنند. در این شرائط هم معلوم است که از حقوق
شهروندی هم چه قشرهایی بیشتر استفاده می کنند!
من از عده ای که به نام دانشمند و جامعه شناس چنین
وانمود می کنند که همه چیز از دست رفته است و اینک
تنها راه، گفتگوی بین ملت و دولت است می پرسم که اولا
آیا جامعه شناس همانند پزشک نیست؟ پزشک، پزشک افراد
است و جامعه شناس طبیب جامعه. اگر بر فرض بیماری در
حال موت باشد پزشک باید توی دل او را خالی کنند و با
گفتن اینکه تو خواهی مرد و دیگر راه نجاتی برای تو
نیست اورا زودتر به دیار نیستی بفرستند و یا بر عکس
اگر درد را شناخته اند با صبر و متانت به فکر چاره
باشند و بحث های جدی خود را در بین متخصصان مطرح کنند
و به قول معروف کونسالتاسیون علمی تشکیل دهند.
و ثانیا اگر بحث گفتگوی بین ملت و دولت است چگونه دولت
و ملت می توانند با هم گفتگو کنند. آیا ملت باید
نماینده و یا نمایندگانی که طبعا از همین گروه روشنفکر
است تعیین کنند و دولت هم نماینده و نمایندگانی تا در
محافل خصوصی و یا عمومی با هم مناظره کنند
و اگر چنین
شد چه ضمانت اجرایی برای انتخاب بهترین نمایندگان وجود
دارد و نیز چه ضمانتی برای به نتیجه رسیدن موضوعات و
نیز چه ضمانتی برای اجرا هست؟
پیشنهاد
من این است که اگر دولتی به فکر ملت است و به ویژه اگر
با متخصصان دلسوز همدل و همراه است باید شفافیت را
پیشه خود کند و به جای گفتگوها و لفاظی ها که آنهم در
جای خود و با شیوه های منطقی و عقلانی مطلوب است به
گفتگوی عملی با جامعه بپردازد.
گفتگوی عملی این است که دولت و دولتیان به آنچه می
گوید پای بند باشد، اصلاحات را، امیرکبیروار، از خود
شروع کند به طور مثال اگر به اقتصاد مقاومتی اعتقاد
دارد عملا آن را نشان دهد و اگر تولید داخلی را می
خواهد باز نشان دهد که پیشقدم است و اگر بازار تولید
داخلی را می طلبد زمینه ها را فراهم کند و اخلالگران
این روند را تنبیه، و با رانت خواران در هر مقام و
لباسی برخورد سریع کند و جلوی قاچاق را بگیرد و مانند
وزیر ارتباطات که علی الظاهر در رجیستر کردن تلفن های
همراه موفق بوده است به طور جدی وارد گود شود و از هیچ
چیز نهراسد و کارکنان و به ویژه مسئولان سه قوه، فرقی
در این زمینه نداشته باشند.
من
مخالف آزادی نیستم ولی برای اداره باید مهم و اهم را
از هم تشخیص داد. بنابراین من پیشنهادم شفافیت و صداقت
و ایجاد اعتماد بین دولت و ملت است و راهکار آن از
گذشت وایثار شروع می شود؛ از باور به آنچه می گویند،
از واگذاری آنچه بیش از حد معمول دارند، از استفاده از
اجناس داخلی به عنوان پیشگام.
سرمایه و اعتماد عمومی همان گفتگوی عمومی است: صداقت و شفافیت و اقدام
داوطلبانه و ایثارگرانه از جانب خود و زیردستان.
مصادیق آن فراوان است و مجال بازکردن آن نیست و هر کس
صدها نمونه را در اطراف خود می بیند.
ایران اگر چه طی دو جنگ جهانی اول و دوم در همان بدایت امربی طرفی خود را اعلام داشت اما به دلیل شاخصه های ژئواستراتژیك و ژئوپلتیك منطقه ای طی این دوجنگ آماج حملات سنگین قرار گرفت.در طی جنگجهانی دوم ، علی الخصوص بر اساس تبعات سنگین اقتصادی این جنگ برای ایرانكه منتهی به قحطی های سراسری در ایران شد 10میلیون
در جنگ اول و 8 میلیون در جنگ دوم ایرانی كشته شدند و كه بیشتر افراد
توسط اشغالگران نسل كشی شدند كشته یا از نداتشن غذا و دارو كشته شدند تمام آذوقه ملت را اشغالگران به كشور خود ارسال كردند و بسیاری از زیر ساختهای سیاسی و اقتصادی ایران نابود گشت و اما بعد..
به دولت جمهوری اسلامی ایران پشنهاد می كنم تا دیر نشده یك یادبود 10 میلیون كشته ایرانی جنگ جهانی اول در تهران احداث كند
و پی گیر غرامت جنگی و نسل كشی دولتهای روسیه و عثمانی و انگلیس و.. در طول اشغال ایران در جنگ جهانی اول باشد و همینوطر
یك
یابود بخاطر كشته شده 8 میلیون ایرانی از سال 1318 خورشیدی تا 1325
خورشیدی بخاطر كشته شدن یا بخاطر اشغال ایران ( قطعی و گرسنگی
و بیماری ) مردم ایران را كشت..در صورتیكه دولت ایران در زمان جنگ جهانی اول و دوم اعلام بی طرفی نموده بود...
درجنگ
جهانی اول تقربیا نصف جمعیت ایران كشتار شدند یا كشته شدند بخاطر مقاومت
در برابر اشغال یا ارسال اذوقه ایران به جنگ توسط این متجاوزان چه در جنگ
جهانی اول یا دوم..
چطور است اسراییل از باز از دولت آلمان و اروپا
غرامت یم گیرد بخاطر هوكاستی كه ساخته ذهن آنهاست انجام شده نه در ان حد...
یا ارمنستان با لابری گری در فرانسه و آمریكا و دیگر كشورها موفق شده
نسل كسی ارامنه در عثمانی را ثابت كند و در صدد گرفتن غرامت است و حتی وارد
تاریخ بین الملل نموده است ما چه از آنها كمتر داریم حالا در صورتیكه
كشتار و نسل كشی در آلمان و عثمانی ربطی به دولتهای اسراییل و ارمنستان
ندارد و اما كشور من یك كشور باستانی و مستقل بود.... اگر دولت ایران
آماده باشد من بعنوان نویسنده و محقق ( 5 كتاب نوشتم ) و روز نامه نگار و
درجه دار بازنشسته ارتش حاضرم مخارج یادمان 18 میلیون شهدای جنگ جهانی
دوم و اول ایران را بدهم هم خودم تنها خانه ام را می فروشم و هم از مردم
كمك می گیرم... من پشنهاد می كنم بنیاد یابود 18 میلیون نسل كشی وشهدا
توسط اشغالگران تاسیس شود من آماده رایگان مسئول یابود و هم مسئول حقوقی
یابود باشم .....منت هم نمی گذارم ..تمام مطالعات و تحقیقات را دراختیار
دولت قرار می دهم..
تاسیس بنیاد یابود 18 میلیون شهدای و كشته شده ای
ایران(هوكاست ایرانی ) در جنگ جهانی اول و دوم توسط اشغالگران روس و
آمریكا و عثمانی و انگلیس و دوستانش.. و عذار خواهی انها از دولت ایران...
توضیح
اینكه بنا بر اسناد و مدارك موجود در وزارات امور خارجه ایران و دیگر
اسناد و تحقیقات در كتابهایی آستارا در گذر زمان نوشته حریری و سر گذشت
تالشان و داستان های آسمانی ایرانی نوشته اا دارستان فقط در آستارا در سال
1225 زمانیكه گماشته های شوروی
یعنی حكومت پیشه وری ( جمهوری خود خوانده آذربایجان ) درر زمان فرار از
ایران بالای 5 هزار ایرانی را قتل عام و بقیه جمعیت یعنی 5 هزار نفر را
كوچك اجباری به شوروی كردند و طبق منشور سازمان ملل متحد همین كشتار یا
همین كوچ اجباری 5000 هزار كودك و زن و نوجوان به شوروی مثال نسل كشی توسط
شوروی محسوب می شود و می توان در دادگاههای بین المللی از روسیه فقط
برای شهرستان استارا غرامت نسل كشی گرفت و یك یابود نسل كشی مردم آستارا
توسط شوروی و گماشته اشان (پیشه وری ) در استارا احداث نمود فردا دیر است
...
09119812795
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و مستند ساز و فعال حقوق بشر و محیط زیست ( اولین وبلاگ نویس ایرانی )
dardnews.ir
متن اعلامیه جهانی حقوق بشر
این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استانده ی مشترک و دستاورد
تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری
این «اعلامیه»، به جد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای
چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بین
المللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی [این حقوق ]
را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان
آنها [تحصیل و] تأمین نماید.
• ماده ی ۱
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و
وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
• ماده ی ۲
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت،
زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی،
[وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و
آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس
جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به
آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا
تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
• ماده ی ۳
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
• ماده ی ۴
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.
• ماده ی ۵
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
• ماده ی ۶
هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
• ماده ی ۷
همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به
طور برابر در پناه قانون باشند. همه انسانها محق به پاسداری و حمایت در
برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است. همه باید در برابر هر گونه
عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.
• ماده ی ۸
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم
ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی
برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.
• ماده ی ۹
هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.
• ماده ی ۱۰
هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه
توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی،
به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
• ماده ی ۱۱
۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات
جرم در برابر قانون، در محکمه ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن
تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
۲. هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی
یا بین المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمیبایست مجرم
محسوب گردد. همچنین نمی بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم
[در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
• ماده ی ۱۲
هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی،
تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی
هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و
قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
• ماده ی ۱۳
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به
نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است. ۲. هر
انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
• ماده ی ۱۴
۱. هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
۲. چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا
نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد
استناد قرار نگیرد.
• ماده ی ۱۵
۱. هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.
۲. هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.
• ماده ی ۱۶
۱. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین
حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و
محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و
هنگام فسخ آن هستند.
۲. عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
۳. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
• ماده ی ۱۷
۱. هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.
۲. هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.
• ماده ی ۱۸
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی
دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز
عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب
آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
• ماده ی ۱۹
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و
عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و
انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
• ماده ی ۲۰
۱. هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.
۲. هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.
• ماده ی ۲۱
۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.
۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در
انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی
جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا
به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
• ماده ی ۲۲
هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و
از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت،
حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد
آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.
• ماده ی ۲۳
۱. هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند،
شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر
بیکاری است.
۲. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.
۳. هر کسی که کار می کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین
خویش و خانواده ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست
در صورت نیاز از پشتیبانی های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.
۴. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد.
• ماده ی ۲۴
هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.
• ماده ی ۲۵
۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی
و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های
پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان های بیکاری،
بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی
که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی
کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا
بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.
• ماده ی ۲۶
۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های
ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می
بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای همه
مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر
پایه شایستگی های فردی صورت پذیرد.
۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت
رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن
تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی
و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.
۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.
• ماده ی ۲۷
۱. هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از
گونه های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع
آن بهره مند شود.
۲. هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.
• ماده ی ۲۸
هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و اجرائی گردد.
• ماده ی ۲۹
۱. هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبه ی او میسر می گردد، مسئول است.
۲. در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می بایست تنها زیر محدودیت هایی قرار
گیرد که به واسطه ی قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و
آزادی های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط های عادلانه ی اخلاقی، نظم
عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.
۳. این حقوق و آزادی ها شایسته نیست تا در هیچ موردی خلاف با هدف ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.
• ماده ی ۳۰
در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه ای برداشت شود که برای هیچ
«حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق
و آزادی های مندرج در این «اعلامیه» باشد[۳].
-------------------------
والسلام
مدیر سایت روز نامه الكترونیكی درد نیوز –ااد
astarao@yahoo.com/09119812795
رو زنامه الكترونیكی آستارا نیوز - آینا / دکتر محمدعلی اسلامی / مهندس
محمدرضا اسلامی / مهندس سیامک آستارایی / سارا هالو /پپام هالو/كورش کبیر
-/09119812795astarao@yahoo.com
منشور کوروش
استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شدهاست.
نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود.[۱] این منشور یکی از بزرگترین نشانههای روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.
پیداسازی منشور کوروش
در
سال ۱۲۵۹ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی به هنگام کاوشهای باستانشناسی گروه
بریتانیایی در محوطهٔ باستانی بابل در بینالنهرین (میانرودان)، هرمزد
رسام، باستانشناس بریتانیایی آسوریتبار، استوانهٔ گلیای را یافت که شامل
نوشتههایی به خط میخی بود.
جنس این استوانه کوروش از گل رس است، ۲۲٫۵ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخشهای تخریبشده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست. بررسیهای بعدی نشان داد که نوشتههای استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نوشته شدهاست.
این اثر در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده بود. در حال حاضر این لوح سفالین استوانهای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری میشود. از سوی دیگر، در سال ۱۳۷۵ آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانهای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل میدانستند، در حقیقت پارهای از استوانهٔ کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است.
پس از این آگاهی، این پاره از لوح استوانهای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری میشد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید. پژوهشهای زبانشناسی روی دو قطعه استخوان فسیل شدهٔ اسب که در موزهٔ شهر ممنوعه در چین نگهداری میشوند، منجر به شناسایی نسخهٔ چینی منشور کورش شد. قدمت این استخوانها به دورهٔ سلطنت هخامنشیان بازمیگردد.
ساخت منشور کوروش
کوروش
بزرگ، بنیانگذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسلهٔ هخامنشیان، پس از تسخیر
بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای
جلب محبت مردم میانرودان (بینالنهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود
را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به
بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت.
او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورهای وی روی یک لوح استوانهای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.
استوانه کوروش
استوانه
کوروش، استوانه ناقص از جنس خاک رس است که با ۳۵ خط حکاکی شده به زبان
آکدی توسط هرمزد رسام در حفاری منطقه معبد مردوک در سال ۱۸۷۹ در بابل کشف
گردید. تکه دوم که شامل خطهای ۳۶ تا ۴۵ میشود، در کلکسیون بابلی دانشگاه
ییل توسط برگر پیدا شد. حکاکی کلی گرچه در آخر ناکامل ماند، شامل ۴۵ خط شد
که سه سطر اول تقریباً به طور کامل شکستهاند(قابل خواندن نیستند).
متن
حاوی روایتی از فتح بابل توسط کورش در ۵۳۹ پ. م. است و با گفتاری از مردوخ
ایزد بابلی در مورد جنایتهای نبونعید، آخرین پادشاه کلدانی، آغاز میشود
(سطرهای ۴-۸). در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته،
انتساب کورش به حکمرانی تمام جهان، و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده
میشود (سطرهای ۹-۱۹).
سپس
کورش، با لحن اول شخص، القاب و نسب خود را برمیشمرد (سطرهای ۲۰-۲۲) و
اعلام میکند که صلح کشور را تضمین کرده (سطرهای ۲۲-۲۶) که به موجب آن او و
پسرش کمبوجیه مشمول رحمت مردوخ شدهاند (سطرهای ۲۶-۳۰). او بازسازی معبد،
که در دوران زمامداری نبونعید به فراموشی سپرده شده بود، و اجازهاش به
تبعیدشدگان مبنی بر بازگشت به میهنشان را توصیف میکند (سطرهای ۳۰-۳۶). در
پایان پادشاه بازسازی دفاع شهر بابل را توصیف کرده (سطرهای ۳۶-۴۳) و گزارش
میکند که به هنگام بازسازی کتیبهای از آشوربانیپال را دید.(سطرهای
۴۳-۴۵)
در حقیقت متن توسط کاهنان مردوخ با تقلیدی از
متون کهن نئو-آشوری، به ویژه کتیبههای آشوربانیپال نوشتهشده در بابل،
نوشتهشدهاست. بنابراین، استوانه ساختی به شیوه معمول کتیبههای میانرودان
دارد و بهعنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازیهای کورش در آنجا
گذاشتهشدهاست.
نخستین بیانیه حقوق بشر
از
طرف بسیاری این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود در سال
۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از
این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری میشود.
موزه بریتانیا یا بریتیش میوزیوم این سند را نخستین بیانیه حقوق بشر می خواندو همینطور بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در جریان سفر به تهران، رسما از استوانه کورش به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر یاد کرد و آن را مایه افتخار ایرانیان دانست.
در این لوح استوانهای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصر فتح بابل، میگوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک خدای بابلی به انجام رساندهاست. وی سپس بیان میکند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاههای مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاههای اصلی آنها برگرداندهاست. پس از آن، کوروش بزرگ میگوید که چگونه نیایشگاههای ویرانشده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاههای بابل بودند به میهنشان برگرداندهاست. در این نوشته اشارهٔ مستقیمی به آزادی قوم یهود از اسارت بابلیان نشده، اما با مطالعه و پژوهش منابع تاریخی مشخص شدهاست که آزادی یهودیان بخشی از سیاست کوروش پس از فتح بابل بودهاست.
پس از پیروزی انقلاب، در شرایطی که دشمنان کمین کرده انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناک انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترین شرایط حیات خود قرار گرفته بود، امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طی پیامی، با قاطعیت هرچه تمامتر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرمودند و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند.
چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟
از
19 بهمن 57 و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) ارتشی ها
با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از
همان اولین روز ، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع
کردند.اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای
شوروی(سابق) توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه
آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد.
ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد. همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین 1358 را به امام خمینی (ره) تقدیم کند.
29 فروردین روز بزرگداشت حماسه آفرینی های دلاور مردان ارتش ایران
شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتش چنین نوشته بود:
<< معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و... وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر توده ای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنند...>>
کمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط
گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی
که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین،
حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم
تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود.
مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی(ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند. تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی نیز (ره) با صدور پیامی تاریخی در تاریخ 29 فروردین سال 58 خطاب به ملت ، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند.
پیام تاریخی امام خمینی (ره) در سال 1358 و نامگذاری روز ارتش
با پیام تاریخی و حیات بخش امام خمینی (ره) در سال 1358 ارتش تولدی نو یافت و (ارتش جمهوری اسلامی ایران) پا به عرصه وجود گذاشت.
نامگذاری 29 فروردین به نام روز ارتش از ابتکارات امام خمینی(ره) بود.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
26 فروردین 58/ 17 جمادى الاولى 99
ملت شریف و مبارز ایران- وفقهم اللَّه تعالى
با اهداى سلام و سپاس از مجاهدات خستگى
ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پیروزى رساندید و
دست خیانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع کردید، لازم است به
تذکرات زیر توجه نمایید:
1- روز چهارشنبه 29 فروردین
روز ارتش اعلام مى شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان هاى بزرگ با ساز
و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ
ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام
نمایند.
2- ملت ایران موظفند
از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون
ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن
را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون
مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست.
ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به
شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.
3- افراد ارتش
موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن
به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى شود و نظام را از هم مى پاشد.
سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛
چنانچه رؤساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمایند و از
دیکتاتورى که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامى باید با حفظ
سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامى و اطاعت کامل زیردست از ما فوق و رعایت
کامل ما فوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد
مؤاخذه خواهد بود.
4- افراد خارج از
ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشى را در داخل ارتش یا خارج
بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتى دارند یا اطلاع از مجرمیت کسى دارند،
روى موازین شرعى و قانونى رسیدگى خواهد شد. دخالت بیجا در داخل ارتش موجب
ضعف آنان مىشود و مخالف انقلاب اسلامى است.
5- این قشر از ارتش
که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام
نمودند، اگر خداى نخواسته در رژیم طاغوتى خلاف و گناه صغیره کردهاند، با
برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت
شریفند، و این جانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمى و
اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در
پادگان هاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین و هدایت
جوانان فریب خورده اى را که مى خواهند در صفوف مسلمان ها تفرقه بیندازند
خواستارم، و هوشیارى ملت را در مقابل توطئه هاى غیر اسلامى امیدوار. و
السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، ج7، ص: 20 و 21)
روزنامه سوال جواب در شماره چهارشنبه 29 فروردین ماه، مطلبی در قسمت سرمقاله با عنوان نسخه های مبهم نماینده آستارا برای رئیس جمهور و استاندار گیلان! به قلم کریم خورسندی منتشر کرده است.
كتابهای اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و پژوهشگر دینی - فعال حقوق بشر و محیط زیست...
1- خدمت و مدیریت نظامی از دیدگاه اسلام
2- تا زنده ام بسیجی ام
|
|
5. |
|
چهار كتاب واثار این نویسنده در حال تالیف و مراحل چاپ است ...
مشاهیر و چهر های ماندگار بندر استارا و لوندویل ...
ادموند بورگ ( شخصیت سیاسی انگلستان ) :قرآن ، قانونی است که شامل تمام طبقات اجتماع گردیده و آنها را به یکدیگر ..پیوند می دهد . قانونی است که به عالی ترین نظام قضایی و بهترین روش...علمی و بزرگترین رسم قانون گذاری ترتیب و تنظیم یافته است .
«قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلی اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ وَسَلمَ: ثَلاَثَةٌ
یَشْفَعُونَ إلَی اللَهِ عَز وَ جَل فَیُشَفعُونَ: الاْنْبِیَآءُ ثُم
الْعُلَمَآءُ ثُم الشهَدَآءُ؛ حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم
گفتند: سه دسته هستند که در پیشگاه پروردگار عز وجل شفاعت می کنند و شفاعت
آنها پذیرفته می شود: دستة اول پیغمبران هستند و پس از آن علماء و پس از آن
شهداء»
هوالعالم ...
مشاهیر علمی و نخبه آستارا
دکتر امین کیوان پدر شیلات ایران
دکتر بهزاد بهزادی نویسنده مترجم و پژوهشگر زبان آذری
نیما یوشیج پدر شعر نو که چندین سال در دبیرستان تاریخی حکیم نظامی تدریس می کرده است.
سرهنگ جلیل بزرگمهر وی وکیل مدافع دکتر مصدق بود.
پروفسور مصطفی عسکریان مدرک دکتری سوربن (دانشگاه) فرانسه عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق وروز نامه نگار و فعال حقوق بشر و
محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و مستند ساز ودرجه دار بازنشسته ارتش وچهر ه
سیاسی و اولین وبلاگ نویس ایرانی
دکتر حسن پوربابایی دکترای جنگلداری از دانشگاه تربیت مدرس و رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان
بهروز نعمت الهی محقق و نویسندهٔ کتاب تاریخ جامع آستارا و حکام نمین، دو دیوان شعر فارسی و آذری از وی به جا ماندهاست.
حجت السلام دکتر رضا برنجکار عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
مهندس یونس ابراهیمی پدر کیوی و مرکبات ایران. محقق و نویسنده کتاب و مقالات متعدد در امور کشاورزی در ایران.
عزیز ناطقی نویسنده، دبیر ریاضیات و نویسنده چندین کتاب راهنمای آموزش ریاضیات.
جمشید ملکی محقق و نویسنده تاریخ آستارا.
دکتر شیرین بزرگمهر فرزند سرهنگ جلیل بزرگمهر، نویسنده و دکترای سینما تئاتر. از اساتید دانشگاههای هنر ایران.
مرحوم آرمان سیف اللهی آذر نمین خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و ترجمه چند کتاب از روسی به فارسی و ی بهمراه اسماعیل اسدی دارستانی درخصوص حیات وحش و نجات واحیای تالاب آق و تالاب استیل نقش اصلی را داشتند / ااد فعال حقوق بشر و میحط زیست می گوید / من در خصوص حقوق بشر و محیط زیست فعالیت می كردم و تالاب استیل را قدیمی و آق را كم ارزش می دانستم ولی استاد آرمان مطالعات علمی خود را دراختیار من گذشتند و قدمت تالاب آق وو اهمیت كشور یو بین المللی آق را بمن مدتها شرح و توضیح با هم برای احیای تالاب فعالیت می كردیم و بعداز مرگ ایشان من پی گیر شدم و با اطلاع رسانی و نامه نگار یو وبلاگ نویسی و فعالیت گسترده موفق شدم آروزی آرمان و من كه احیای تالاب آق بود .... من هم بعنوان شاگرد وی در روز نامه نگاری و فعالیت محیط زیست ادامه دادم موفق به شناساندن تالاب آق و امسال هم احیا شد..
مرحوم اشرف حریری محقق و نویسنده کتاب تاریخ آموزش و پرورش آستارا در دو جلد.
اسداله عبدالهیان نویسنده کتاب زیارت کعبه، آمال مسلمین و تفسیر آیات قرآنی در مثنوی
مهندس داوود عدالت : نویسنده و محقق باستان ایران و محقق و معلم
دکتر عسگر غنی / سردار بازنشسته موشکی وزارت دفاع از دانشمندان و نخبگان موشکی و هسته ای ایران
شهید معلم و استاد دانشگاه یوسف مرحبا نویسنده و استاد دانشگاه
چهرههای مشهور سیاسی و اجتماعی
دكتر شاپور مرحبا سه ۳ دوره نماینده شهرستان آستارا در مجلس شورای
اسلامی (دوره چهارم – پنجم و هفتم). نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد و
دستاوردهای پس از انقلاب برای رشد و شکوفایی آستارا- جانباز و بردار شهید
مهندس فرهاد محسنی ریس شورای شهر استارا و چهاره دوره شورا / و از تاثیر گذاران سیاسی و مودب استارا
اسماعیل اسدی دارستانی نویسنده و محقق و روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و
محیط زیست وبلاگ نویس جهانی و مستند سازو درجه دار بازنشسته ارتش وچهر ه
سیاسی و عضو ستاد انتخاباتی دكتر احمد ی نزاد 1388/ و مسئول تبلیغات ستاد
روحانی درآستارا و عضو شورای راهبردی شهرستان /اولین وبلاگ نویس ایرانی
تقی عبدالله نیا : عضو اسبق شورای شهر و مدیر اصناف آستارا و از چهرهای شناخته شده و تاثیر گذار در انتخابات آستارا
دکتر صفر نعیمی جانباز و از چهرهای ماندگار هشت سال دفاع مقدس معروف به سردار سازندگی آستارا نماینده دوره نهم مجلس
فرهاد دلق پوش نماینده دوره هشتم آستارا و از چهرهای فرهنگی کشورو معاون وزیر صنعت و معدن وتجارت كشور
اسماعیل آهنی سیاستمدار واز هنرمندان ایران، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گیلان (آستارا)
ابراهیم نبوی فعال سیاسی، نویسنده و هجونویس
مهندس میثم ضارب نیا استاد دانشگاه و نویسنده و فعال سیاسی
بهمن پریان : چهار دوره ریس شورای شهرستان استاراو چهاره دوره ریس دفتر نمایندگان مجلس و دستیار ویزه نماینده استارا
فرداد
پور امن : چهار دوره عضو شورای شهر لوندویل و ریس شورای شهر لوندویل و
شهردار فعلی لوندویل و از چهر های شناخته شده اصلاح طلب گیلان
علی پور واجد ….از مدیران بازشسته ارشد وزارت کشور
سردار بازنشسته سپاه و تاجر معرف آستارا جلیل کریم نزاد تاثیر گذار در انتخابات آستارا
استا
د محمد صادق برنجی چی فوق لیسانس - معلم بازنشسته - ریس ستاد خاتمی در
استارا و ریس ستاد عارف در استارا و ریس ستاداصلاح طلب های مستقل استارا -
مدیر مسئول طریقت نو ( گیلان ) جانباز هشت دسال دفاع مقدس
دکتر بیژن خالقوردی پور : تاثیر گذار در انتخابات آستارا ُ ریس اداره بازرگانی ُ معلم و استاد دانشگاه آستارا
علی پویا / معلم و جانباز هشت سال دفاع مقدس / فعال سیاسی
فرهاد مسعود پی / معلم بازنشسته / از فعالان سیاسی مطرح آستارا
حسن زحمتکش معلم بازنشسته یک دوره نماینده / از فعالان سیاسی و اصلاح طلب کشوری /
علی حیدر جویند/ استاد دانشگاه و ریس شورای بخش لوندویل/ ازفعالان مطرح سیاسی شهرستان
حسین زر خواه / پیمانکار / ازفعالان سیاسی لوندویل
دکتر حیدرنیا / پزشک / از فعالان سیاسی تاثیر گذار
مهندس نیماسیفی نزاد / خبرنگار و وبلاگ نویس / فعالان سیاسی آستارا
فرهاد آهنی / فوف لیسانس ریس ستاد كروبی در سال 1388 و ریس ستاد انتخاباتی روحانی در سال 1392 /از جوانان فعال سیاسی شناخته شده استانی .
دكتر
كیوان اسد پور - پزشك و از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس - شاخص نیروهای
ارزسی و اصولگرا آستارا و تالش - مدیر كل اسبق هلال احمر كشور - 5 سال
فرماندار بندر استارا - از فعالان سیاسی ارزسی و اصولگرا گیلان- تحلیل گر و
نویسنده مسایل روز سیاسی و اجتماعی كشور
توكل مافی - بخشدار بخش مر كزی و بخشدار لوندویل و از چهر های سیاسی متعادل و تاثیر گذار در انتخابات آستارا
مهندس
علی كوهی شهردار باسابقه آستارا ... از چهرهای شاخص فرهنگی و سیاسی
شهرستان آستارا و ازكارآفرین و تخبگان در امور شهری آستارا
چهرههای مشهور هنری و اهل قلم استارا و فرهنگی
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ
﴿۱﴾ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مینویسند
طوفان هل عطایی آهنگساز و خواننده مقیم لس آنجلس
مرحوم سروش خلیلی هنرپیشه ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون
نیما رهایی هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون استانی گیلان(شبکه باران)
استاد مرحوم منصور بنی مجیدی معلم بازنشسته و شاعر پر آوازه ملی تاکنون ۶ کتاب شعر ایشان چاپ شدهاست.
استاد اکبر اکسیر شاعر، طنز پرداز معروف ملی، معلم بازنشسته و تاکنون چندین کتاب ایشان چاپ شدهاست.
دكتر داریوش ملک زاده : شاعر طنز پرداز و روز نامه نگار و استاد دانشگاه
مجید جوهری نویسنده و خبرنگار و ریس انجمن تاتر آستارا
تابان هاشم نیا نویسنده و از رو زنامه نگاران پیسكوت استارا
طاهر خیامی : طنز نویس و از روز نامه نگاران پیسكوت استارا
فرشاد فاضلی مقدم بازیگر سینمای کشور و کارگردان و فیلم ساز و مستند ساز ملی
اسماعیل
اسدی دارستانی مستند ساز ، مدیر مسئول و موسس روزنامه های الکترونیکی astaranews1.irاستارا نیوز DARDNEWS.IR و ایران نیوز irannews3.com
روزنامه های شناخته شده بین المللی از سال ۱۳۷۷ خبری و تفسیر خبر و تحلیلی
و حقوق بشر و محیط زیستی/ فعال حقوق بشر و محیط زیست / نویسنده و محقق
تاكنون پنج كتاب ایشان چاپ شده است از جمله داستانهای آسمانی ایران ،
سرگذشت تالشات / بررسی تاریخ حقوق بشر و محیط زیست كه دو كتاب اخیر وی
مرجع بین المللی شده است و چهار كتاب دیگر در مراحل انتشار است./اولین
وبلاگ نویس ایرانی و مستند ساز.و موسس و مدیر اولین روز نامه الكترونیكی تخصصی حقوق بشر و محیط زیست فارسی زبان در جهان در سال 1377
خانم فریبا غزنوی هنرمند و استاد نقاش شناخته ملی
رسول علی نزاد نویسنده طنز و روزنامه نگار
بابک مجیدی کارگردان و فیلم ساز و مستندساز بین الملی
نیما رهایی بازیگر معروف سینما ملی
استاد قلنج كهندل ازپیسكوتان فیلم و عكس در تالش و آستارا (حرفه ای از دهه 30)
استاد ایرج بنی محرمی فرهنگی بازنشسته و نویسنده و محقق پنچ كتاب و فرزند آستارا
چهرههای مشهور ورزشی
«اٍنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلَیْكٌمْ وَزادَهٌ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ[43] ؛
خداوند او را بر شما برگزیده و قدرت علمی و جسمی وی را از شما افزونتر قرار داده است.»
پایان رافت فوتبالیست اسبق باشگاه پرسپولیس تهران و باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی
نیما مجیدی قهرمان جهان و کاپیتان تیم ملی کیک بوکسینگ جمهوری اسلامی ایران
کاویان داداش زاده دارنده اولین مدال طلای شطرنج آسیا
مهدی رحیم پور خطبه سرا-قهرمان ملی ( آستارا ) DARDNEWS.IR
فرزندان
آستارا و ایران ...قهرمان ملی ( آستارا ) مهدی رحیم پور خطبه سرا
کارشناس حقوق . مجرد متولد ٦٧/١٠/١٢ فرزند شهرستان استارا.....
قهرمان ملی و بین الملی ورزش کیک بوکس و موتای
پیمان آلفته قهرمان کاراته بین المللی
کیهان فیهم زاده کشتی گیر ملی و داور و مربی کشتی کشوری
چهر های مشهور و خوشنام مذهبی و خیرین آستارا :
آیه 18 سوره حشر: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا دارید، و انسان باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است»
مرحوم شیخ قابیل روحانی مبارز علیه طاغوت و از روحانیون با اخلاق و داشمند آستارا
مرحوم شیخ جلیل محسن نزاد : هیات امنا مسجد جعفر صادق ، از خیرین آستارا ، معتمدین معرف آستارا و لوندویل ، از افراد معروف مذهبی منطقه
دکتر بیزن حیات دخت معلم بازنشسته و دندانپزشک و از خیرین معروف منطقه و ریس و وموسس موسسه خیریه منطقه
دكتر بیژن خالقوردی پور معلم و استاد دانشگاه از خیرین و فعالان مذهبی معروف منطقه
حاج كریم زاده معلم بازنشسته و از خیرین و فعالاین مذهبی آستارا
مهران مهر آور از جوانان كار آفرین و خیر مطرح در منطقه تالش و استارا
مرحوم رحیم خان محمدی از اهالی روستای سیبلی از خیرین قدیم آستارا كه قبل از انقلاب وفات یافتند كمك های وی به در راه ماندگان در راه لوندویل و به استارا بخصوص برف و سیل و.. معروف است و در زمان اشغال ایران توسط مزدوران حزب توده برعلیه اشغالگران جنگ چریكی می كرد و جان مردم را نجات می داد و بارها مجروه شده بود ...
دكتر كیوان اسد پور- از خیرین و فعالان مدنی معروف تالش و استارا (شش سال فرماندار آستارا ، مدیركل اسبق هلال احمر گیلان و معاون بنیاد شهید گیلان و عضو شوریا عالی هلال احمر كشور و فعال محیط زیست و روز نامه نگار شناخته شده در سطح كشور )
حجت الاسلام ایدون روحانی جوان خوشنام و خیر آستارایی
چهرههای مشهور نظامی و تاریخی
سوره بقره، آیه ۱۵۴:
«و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیلالله اموت بل احیاء ولکن لا تشعرون»
«کسی را که در راه خدا کشته شد، مرده نپندارید، بلکه او زنده جاوید است، ولیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت.»
سرلشگر شهید آزده خلبان ایوب حسین نژادی
شهید جانباز سردار حاج اسدالله اسدی دارستانی شاعر و موسس موسسه جایزه
صلح سبز جهانی از سرداران هشت سال دفاع مقدس که اولین بسیجی اعزامی از
آستارا برای هشت سال(اولین بسیجی اعزامی از آستارا به جبهه به همراه 4 نفردیگر در سال 1359)
مهندس
کیهان هاشم نیا : مدیر کل بنیاد شهید گیلان و/ معاون بنیاد شهید کشور /
استاندار گیلان / جانباز ۷۰ درصد قطع نخایی/از زفرماندهان هشت سال دفاع
مقدس
شهید میر حسن خان تالشان / سالار ملی /حاکم معروف ایالات تالشان جنک پار تیزانی با متجاوزین روس که تا باکو نیروهای متجاوز روس را راند بدستور دولت روسیه و با دسیسه فتعلی شاه خاین در تهران به شهادت رسید
شهیده سارا آستارایی(تالشان ) قهرمان ملی جنگ جهانی دوم/ بانویی آستارایی که در جریان تجاوز مزدوران روس و فداییان شهیده سارا آستارایی (تالشان ) بهمراه عده ای ازشیرزنان آستارایی در بیرون راندن ارتش متجاوز روس و فداییان در راه فاع از ایران در تا آخرین نفس با مزدروان روس جنگید و بالای دویست روس و فدایی مزودر را به هلاکت رساند.
سردار بازنشسته مهندس علیرضا نعمتی از سرداران و جانبازان هشت سال دفاع مقدس ، فرمانده سپاه آستارا ، استاد دانشگاه …
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ
﴿۱﴾ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مینویسند
رَبِّ اِنَّهُم عَصَونی وَ اتَّبَعُوا مَن لَم یَزِدهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ اِلّا خَساراً « نوح/21
الحاق آستارا به اردبیل چرا به نفع مردم استارا می باشد.. با توجه به اینكه استان گیلان به خواسته مردم آستارا برای تاسیس فرمانداری ویژه استارا و منطقه آزاد تجاری آستارا و وضعیت بندر چند منظوره ترتییب اثر نمی دهد بهترین گزینه الحاق به اردبیل است...:اادارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و فعال مدنی dardnews.ir
من
با اینكه مخالف الحاق آستارا به اردبیل هستم.. اما اگر آستارا به اردبیل
محلق شود اقتصاد و بندر آستارا شكوفا می شود.. علل های كه بعدا می نویسم
اما چند نكته را می نویسم.. واقعا برایم جای سوال است بعضی ها ما می ترساند
بابا الحاق یعنی تجزیه طلبی و.. در صورتیكه یان كذب محض است مردئم اردبیل
واذربایجان عاشق ایران هستند و حتی خواستار الحاق كشور اذربایجان به
ایران هستند چون متعقد هستند آذربایجان متعلق به ایران ..بعضی ها با این
حرفها ما را قول زدند.. چه فرقی می كند آستارا عضو استان اردبیل
باشد..اتفاقا الحاق آستاراب ه اردبیل مزایا زود و آینده نگری دارد...كه
بعدا مشروحا خدمت شما خواهم نوشت.. توضیح اینكه آستارا در سال دهه سی جزو
اردبیل بود كه بعدازآن بخاطر نبود راه ارتباطی به اردبیلا برای راحتی و
آسایش مردم آستارابه گیلان الحاق شد و حالا دیگر آستارا و اردبیل راه
پیشرفته دارد و اگر آستارا به اردبیل الحاق شود.. از زیر كوه می توان جاده
زد و فاصله اردبیل به استارا 9 دقیقه می شود..در زمان طاغوت قرار بود این
طرح اجرا شود ومطالعات و كارانجام وتصویب حتی بودجه تامین شد و چون انقلبا
اسلامی شد و.. ماند ... و
بیشترین مراجعات مردم آستارا به
اردبیل انجام میشود و حتی مردم برای درمان و خرید و تامین بسیاری از
مایحتاج خود به دلیل مسافت کم نیم ساعت به اردبیل سفر میکنند به نظر
میرسد مردم آستارا خود راغب هستند تا به اردبیل ملحق شوند که این الحاق به
سود اردبیل نیز خواهد بود و اردبیل هم قادر خواهد شد تا به دریا و سواحل
خزر اتصال پیدا کندو با این الحاق آستارا از نظر اقتصاد و گردشگری و صنعت و
بند ر به قطب كشوری تبدیل خواهد شد..
مزایا الحاق بندر آستارا به استان اردبیل و الیته ملحق شدن آستارا به اردبیل نیازمند تامین شرایط است و باید زمینه مطلوب تحقق آن فراهم شودو اگر شرایط فراهم شود اردبیل ظرفیت و توان پوشش آستارا را نیز دارد و می تواند نیازهای شهرسان آستارارا تامین کندو آستارا را تبدیل به قطب اقتصادی و گردشگری نماید.
1-
اردبیل و آذربایجان ایران به دریا راه ندارد و مسئولان اردبیل و
اذربایجان ایران برای رونق این بندر سرمایه گذاری بی اندازه خواهند كرد
بندر آستارا به بزرگترین بنادرایران تبدیل خواهد شدو منطقه ازاد تجاری
آستارا در مجلس تصویب خواهد شد... سرازیر شدن سرمایه آذربایجان و اردبیل به
تنها بندر مرزی آذربایجان واردبیل اریان خواهد شد...
2-آستارا نیاز به تاسیس فرمانداری ویژه نخواهد داشت چون اردبیل به استارا نیم ساعت راه است و كارهای اداری استانی براحتی انجام خواهد شد و دیگر نیاز نحواهد شد برای یك امضا دو یا سه روز وقت بگذریم.. در عرض یكساعت برای كار اداری به اردبیل می رویم و بر می گردیم..و بیماران آستارا در عرض نیم ساعت در اردبیل بستری خواهند شد و نیاز نخواهد شد تا چهار ساعت بیمار به رشت برسد می میمرد با توجه ب نبود امكانات پزشكی دراستارا این بیماران ما را نجات خواهد داد...
3-اقتصاد آستارا به سرازیر شدن سرمایه گذاران اردبیل و تبریز به قطب اقتصادی و گردشگری در ایران خواهد شد.
4-آستارا
به منطقه آزادتجاری تبدیل خواهد شد به كمك نمایندگان مجلس اردبیل و
اذربایجان آستارا به قطب گردشگری و اقتصادی در ایران خواهد شد و نمایندگان
اردبیل با هماهنگی نمایندگان آذربایجان و زنجان و دیگر استانها منطقه
ازاد را در مجلس تصویب استارا به منطقه ازاد تبدیل خواهد شد نمایندگان
گیلان تمایل ندارنند اسكله و بندر آستارا بزرگتر و رونق بگیرند و از طرفی
تا در استان گیلان هستیم چیزی بنام منطقه آزاد تصویب نخواهد شد و من چشمم
از شروع بكا ر منطقه ویزه اقتصادی آستارا آب نمی خورد فقط اسما استار ا
بندر ومنطقه ویزه خواهد شد...
5- وسایل خواراكی و میوه و غذایی بدون عوارض استانی وارد آستارا خواهد شد و همانند استان اردبیل در استارا مواد غذایی و میوه و.. ارزان خواهد شد..
6- اشتغال زایی در استارا بخاطر سرمیاه گذاری و رسیدگی ویژه به وضعیت اقتصادی آستارا رونق خواهد یافت بطوریكه آستارا وارد كننده كارگر و كارمند بخاطر اشباع نیرو خواهد شد ..به جرات می توان گفت دیگر در آستارا بیكاری نمی ماند..
استان اردبیل به دریا راه ندارد و اگر آستارا به اردبیل محلق شود.. با پی گیریهای نماینده های آذربایجان و اردبیل آستارا تبدیل به منطقه آزاد تجاری خواهد شد و بندر چند ر منظوره استارا وسعت پیدا خواهد شد و تمام سر مایه گذاران آذربایجان و اردبیل دراستارا سر مایه گذاری خواهند نمود و آستارا به یك قطب گردشگری و اقتصادی در كل ایران خواهد شد... كه بقیه را بعدا می نویسم..اما من بعداز تحقیقات شخصی خودم را راضی كردم بهترین گزینه شكوفایی و پیشرفت و تاسیس منطقه آزاد تجاری الحاق آستارا به اردبیل است ..دیگر به تاسیس فرمانداری ویژه نخواهیم شد چون اردبیل فاصله چندانی با آستارا ندارد ..نتیجه تحقیاتم بعداز تكمیل بعرض شما خواهم رساند..
7- راه اردبیل به آستارا به 9 دقیقه خواهد رسید با زدن جاده از داخل كوه با تونل.. كه زمان طاغوت مطالعه و حتی بودجه تامین شد اما انقلبا شد و فراموش شد و اگر آستارا به اردبیل الحاق شود مطمن هستم تونل آستارا به اردبیل از داخل كوه مسافت آستارا را از نیم ساعت هماكنون به 9 دقیقه تغییر خواهد داد..
8- استان گیلان دوبندر مهم
از جمله بندر چندمنظوره و منطقه آزاد دارد و بندر چمخاله هم به آن دار د
اضافه می كند با اضافه شدن بندر چمخاله و تكمیل بندر منطقه ازاد تجاری
آستارا گیلان نیازی به بندر آستارا نخواهد بود وب رای سر مایه گذاران صرفه
اقتصادی ندارد كه در بندرر استارا كه لایروب ندارد و استاندارنیست و
همجنین دو اسكله كوچك بدون لایروب ( صیادی را یك مقدار تغییر داد شده
اسكله ) در صورتیكه بندر باید 24 ساعته لایروب كار كند اینها دیگر مسایل
فنی است و حتی بازرگانان آستارایی صرف اقتصادی دارنند دربندرانزلی یا بند
منطقه آزاد تجاری انزلی پهلو بگیریند از طرفی بندراستارا انبار سر پوشیده
ندار گیلان بیشتر روزها بارانی است و از همه بدتر راه آهن گیلان در
انزلی تمام خواهد شد و تا خط آهن به استارابیاید سالها شاید عمر ما نرسد
شاید آستارا بیاید دیگر بعداز اینكه خط آهن به بندر منطقه آزاد انزلی
بیاید بازرگان صرف اقتصادی را در انزلی خواهند دید... اما اگر آستارا به
اردبیل محلق شود .. آستان اردبیل كل استانهای اذاربایجان به دریا راه
ندارنند اگرآستارا به اردبیل محلق شود با همین سرمایه گذاران اردبیلی و
اذربایجانی ایران می شود بندر 20 اسكله پیشرفته در استارا ساخت و آستارا
به قطب اقتصادی كشورتبدیل می شود
تحقیقات من در حال تكمیل است در صورت تكیمل به اطلاع عموم خواهد رسید..
اادارستانی نویسنده و محقق و روز نامه نگار و فعال مدنی dardnews.ir
ولی داداشی روز پنجشنبه در مصاحبه با خبرنگار ایرنا افزود: مردم آستارا و
اردبیل همواره در کنار هم و با صمیمیت زندگی کرده اند و دامن زنندگان به
بحث های قومی و قبیله ای، باید در مقابل ملت و محاکم قضایی پاسخگو باشند.
وی
بیان کرد: مگر افرادی از آستارا تابلوهای خوش آمد را در اراضی اردبیل
تخریب کرده بودند که تابلوهای خوش آمد اداره های آستارا در اراضی این
شهرستان تخریب شد؟!
وی اظهار کرد: تقسیمات کشوری در حیطه اختیارات هیات
دولت و وزارت کشور است و موضوع الحاق در هر جای کشور از مواردی است که به
صورت لایحه و فقط از سوی وزارت کشور یا هیات دولت در مجلس مطرح می شود و
مجلس ابتدائاً نمی تواند در تقسیمات کشوری نظر دهد و فقط می تواند به لایحه
دولت، پاسخ مثبت یا منفی بدهد.
او گفت: هیچ مشکل و مساله ای نباید به
رنجش مردم سبب شود و اهالی شهرستان های اردبیل و آستارا باید مثل همیشه و
در کنار هم، از امکانات شهرهای همدیگر استفاده و با آرامش و مهربانی زندگی
کنند و به کسانی که قصد تخریب پیوندها و روابط حسنه اجتماعی را دارند،
اعتنا نکنند.
چند تابلو خوش آمدگویی به گردشگران که به تصویب ستاد
خدمات سفر آستارا از سوی اداره های این شهرستان در ورودی حوزه استحفاظی
آستارا در نزدیکی تونل گردنه حیران نصب شده بود، توسط عده ای تخریب شده
است.
شهرستان مرزی بندر آستارا با 91 هزار نفر جمعیت در غرب استان گیلان
و همسایگی جمهوری آذربایجان قرار دارد و کوهستان و گردنه حیران بخش مرکزی
آن، از مناطق گردشگرپذیر این شهرستان است.
آیت الله محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری در شورای اداری استان که با موضوع تکریم و معارفه نماینده ولی فقیه در گیلان در سالن الغدیر استانداری برگزار شد، با اشاره به خاطره خوش استقبال گسترده مردم ولایتمدار گیلان از مقام معظم رهبری در سفر سال 80 ایشان به این خطه، اظهار کرد: آن استقبال کم نظیر بود و مردم از همه شهرستان ها به ویژه رشت برای دیدار رهبرشان آمده بودند.
وی با بیان اینکه مردم گیلان ساعت ها در مسیر عبور رهبر انقلاب ایستاده بودند، تصریح کرد: براساس آیه «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» این علاقه، یک علاقه الهی است و خداوند این محبت را در قلوب مردم قرار می دهد.
رئیس دفتر مقام معظم رهبری، تقارن این انتصاب با ایام ماه رجب را به فال نیک گرفت و یادآور شد: ماه رجب خصوصیاتی دارد و که یکی از آنها ولادت سه امام همام و در راس آن حضرت امیرالمومنین علی(ع) است. پیامبر(ص) درباره علی(ع) فرمودند «من و خدا تو را آن طور که باید شناختیم و کسی نشناخت» لذا حضرت دارای شخصیت والایی است.
آیت الله محمدی گلپایگانی، با اشاره به فداکاری حضرت علی(ع) در لیله المبیت، شبی که کفار و مشرکین نقشه ترور پیامبر را کشیدن بودند، خاطرنشان کرد: علی(ع) بعد از باخبر شدن از جانب پیامبر، بدون تامل به جای رسول گرامی اسلام(ص) در بستر خوابید لذا ماه رجب ماه چنین مولودی است و دعا و نیایش در این ماه فضیلت دارد.
وی بر فراوانی استغفار در ماه رجب تاکید کرد و متذکر شد: رجب ماه آمرزش گناهان است و پیامبر(ص) در این ماه به بعثت رسید.
این کارشناس دینی، در ادامه به حکم مقام معظم رهبری مبنی بر معرفی نماینده جدیدشان در استان گیلان اشاره کرد و گفت: رهبری از زحمات و خدمات گرانقدر آیت الله قربانی تجلیل و تقدیر فرمودند و آیت الله فلاحتی را به عنوان نماینده ولی فقیه در گیلان و امام جمعه رشت منصوب کردند.
آیت الله محمدی گلپایگانی، با بیان اینکه قیامت در روز جمعه برپا خواهد شد، اظهار کرد: قیامت روزی است که اولین و آخرین خلق آدم در آن جمع می شوند لذا براساس احادیث و روایات، هر مومنی که برای شرکت در نماز جمعه قدم از قدم بردارد، روز قیامت برایش آسان و وارد بهشت خواهد شد.
وی ترک نماز جمعه را موجب پریشانی و بی برکت شدن زندگی دانست و تاکید کرد: کسی که نماز جمعه را سبک بشمارد نماز، روزه، زکات و حج ندارد. خدا را شاکریم که امروز بیش از 900 نماز جمعه در کشور اقامه می شود و ائمه جمعه مردم را دعوت به بر و تقوا و پرهیز از گناه و نفاق می کنند تا به سعادت دنیا و آخرت برسند. در خطبه اول اخلاقیات گفته می شود و خطبه دوم به مسائل روز می پردازد.
رئیس دفتر مقام معظم رهبری، با بیان اینکه آیت الله قربانی 18 سال در رشت و 23 سال در لاهیجان اقامه نماز جمعه کرده است، گفت: ایشان 70 سال طلبه و مبلغ دین بوده و شعایر اسلام و ولایت و راه و روش اهل بیت(ع) را تبیین کرده است و لذا به اصرار خودش از منصب نمایندگی ولی فقیه در گیلان و امامت جمعه رشت کناره گیری کرد.
وی وجود عزیز و گرانقدر رهبر انقلاب را تجسم مهر و عاطفه دانست و افزود: افراد نادان موجب آزردگی آیت الله قربانی شدند و لذا پیامبر فرمود «هر کسی به عالم احترام کند مرا احترام کرده و هر کسی به عالم اهانت کند به من اهانت کرده است». البته مردم رشت و استان گیلان قدرشناس آیت الله قربانی هستند و ایشان نباید ناراحتی داشته باشد.
آیت الله محمدی گلپایگانی، با تصریح بر اینکه آنچه لازمه یک نماینده ولی فقیه و امام جمعه یک شهر مانند رشت است در آیت الله فلاحتی وجود دارد، عنوان کرد: نماینده جدید ولی فقیه در استان گیلان عالم، فاضل و درس خوانده و مدرس حوزه علمیه قم است و سابقه انقلابی و حضور در دفاع مقدس را دارد لذا تقاضا دارم همه ائمه جمعه شهرستان ها و مسئولان استانی و شهرستانی به نماینده جدید رهبری انقلاب در استان گیلان کمک کنند تا استان شما بهتر از این شود.
به گزارش ایسنا، در این مراسم آیت الله رسول فلاحتی به عنوان نماینده جدید ولی فقیه در استان گیلان معرفی شد و از آیت الله زین العابدین قربانی تجلیل به عمل آمد.
سیزده بدر
سیزده بدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویمهای رسمی ایران این روز (سیزده بدر) روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است.برخی بر این باورند که در روز سیزده بدر باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.
سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی مانند سیزده بدر با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه جشن سیزده بدر گردآوری کنیم.
بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :
نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز (سیزده بدر)به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
سیزده بدر
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.)
اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.
تاریخچه ی سیزده بدر
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد.
همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.
شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر
همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری سیزده بدر و همچنین مراسم و آداب سیزده بدر بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.
بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر ...از مراسم های روز سیزده بدر هستند.
از آئین های دیگر سیزده بدر که مانند مراسم چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است،بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.
سیزده بدر
علف گره زدن یکی از مراسم سیزده بدر
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت روز سیزده بدر انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم (علف گره زدن در روز سیزده بدر)از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.
در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است :
«... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»
همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!
پس
از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی
همهپرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در
سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همهپرسی با دادن رای «آری»،
با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
در مطلب ذیل به برخی از فواید قناعت از زبان امام علی علیه السلام اشاره می کنیم:
یکی از جشن های باستانی ایرانی جشن عید نوروز می باشد که به همین مناسبت به تشریح تاریخچه ای از این عید باستانی در ادامه می پردازیم.
جشن همتای واژه (عید) در زبان های ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایش شده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژه ای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است.
این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجره آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گردهم جمع می آمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش می کردند، و این نیایش و سپاس همه ساله به عنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار می گردید.
این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند. آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد. همین جشن ها در دوره های مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام می کردند.
جشن عید نوروز
این جشن از کهن ترین جشن های ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و
ایرانی ندانسته اند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش
از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از
طریق سومریان به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج
مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به
صورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا
دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است. بنابراین سه جشن
«نوروز»، «مهرگان» و «سده» بیشتر در زمره اعیاد ملی ایرانی قرار می گیرند
تا جشن های مذهبی.
نوروز و فروهر
ماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. جشن نوروز نیز نمادی
از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی
می شود. فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد
آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در جهان مینوی به وجود می اید و پس از مرگ
آدمیان نیز دوباره به جای نخستین خویش باز می گردد. در عقاید باستانی تر،
ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران
نیز از این موهبت بهره مند می شوند. آنان سالی یکبار برای دیدار
بازماندگانشان به خانه های خویش فرود می آیند و ورود آنان برکت را به همراه
خواهد داشت، آن زمان که خانه را پاکیزه و درخشنده ببینند. ولی چنانچه آن
را آشفته در هم و پاکیزه نشده بیابند برکت برای آن نخواسته ، آن را رها می
کنند. حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین
و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی بر
بالای بام ها انجام می پذیرفته تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.
زمان عید نوروز
جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان
که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما
در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان
آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.
پیدایش عید نوروز
عید نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
آداب و رسوم عید نوروز در ایران:
مراسم چهار شنبه سوری قبل از عید نوروز :یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند.
برگزاری چهارشنبه سوری، که در همهً
شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی
سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در
فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می
پرند و با گفتن : " زردی من از تو، سرخی تو از من "، بیماری ها و ناراحتی
ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو و عید نوروز را
با آسودگی و شادی آغاز کنند.
تا زمانی که از ظرف های سفالین چون،
کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از خانه تکانی، کوزهً کهنه
ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛
کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته
بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوی و
گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفاًول زدن. ) و
" قاشق زنی " ( معمولا زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به
خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می
گذارد. ) نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز
به کلی فراموش نشده است.و این رسم ها و باورها در شهرهای مختلف با یکدیگر
متفاوت اند.
خرید لباس برای عید نوروز
از یکی دو ماه به عید نوروز مانده مردم به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند.در گذشته مردم معمولا پارچه هایی را خریداری می کردند که رنگ روشن داشت و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی بود که حتماً باید قبل از عید نوروز و برای عید انجام میگرفت.
سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید نوروز مانده در خانه ها صورت می گیرد. در شیراز معمولا برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.
خانه تکانی یا رفت و روب قبل از عید نوروز :
یکی دو هفته پیش از عید نوروز خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گرد گیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.
سفره هفت سین و ساعت تحویل سال
برای تحویل سال در یکی از اطاق های خانه
شان سفره می اندازند . پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد
هفت سین را می گذارند.
هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی . علاوه بر هفت سین شمع و آینه تخم مرغ و ... سر سفره گذاشته میشود.
موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نیز دود می شود و هر کدام از این ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنایی خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن یار و مددکار اهل خانه خواهد بود.
دید و بازدید عید نوروز
از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی که شامل سکه یا پول است به آنها بدهد. بعضی نیز صبح عید نوروز یک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه یک بشقاب نان شیرین به اضافه تخم مرغ رنگی یا سکه به کوچک ترها می دهند.
سیزده بدر (روز سیزدهم عید نوروز )
روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه می شود و هر چه از شیرینی ها و آجیل ها باقی مانده برای صبح سیزده آماده می شود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست. صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شهر می شوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن می باشد. روز سیزده پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را می کنند.